از دستبافتههای ایرانی چه میدانیم؟
وَرنی منزلگاه قالی علی وطندوست، کارشناس فرش ایران سرزمین دستبافتهها است. در گوشهگوشه این سرزمین انواع دستبافتههای زیبا خلق میشوند که به سبب طرح و نقشهای گوناگونی که دارند میتوانند در زندگی ما وارند شوند و خانههایمان را زیبا کنند. انواع گلیمها از جمله دستبافتههای ایرانی هستند که گاه میتوانند جایگزینی زیبا و پر معنا...
وَرنی منزلگاه قالی
علی وطندوست، کارشناس فرش
ایران سرزمین دستبافتهها است. در گوشهگوشه این سرزمین انواع دستبافتههای زیبا خلق میشوند که به سبب طرح و نقشهای گوناگونی که دارند میتوانند در زندگی ما وارند شوند و خانههایمان را زیبا کنند. انواع گلیمها از جمله دستبافتههای ایرانی هستند که گاه میتوانند جایگزینی زیبا و پر معنا برای فرش در طراحی داخلی باشند.
گلیم یکی از مهمترین دستبافتههای داری ایرانی است که تقریباً در تمامی مناطق شهری و روستایی و همچنین ایلات و عشایر ایران بافته میشود و بدین سبب از نظر طرح و نقش، شیوههای بافت و کاربرد تنوع زیادی دارد. گلیم را بر اساس مناطق بافت، طرح و نقش، کاربرد و ابعاد و اندزه میتوان دستهبندی کرد اما مهمترین شیوه دستهبندی انواع گلیم بر اساس تکنیک و شیوه بافت صورت میگیرد. بر این اساس انواع گلیم عبارتند از: گلیم ساده، گلیم سوزنی، گلیم لادی و گلیم وَرنی. یکی از زیباترین انواع گلیمهای ایرانی “وَرنی” است که بیشتر توسط عشایر آذربایجان بویژه عشایر شاهسون بافته میشود. پرویز تناولی هنرمند و مجموعهدار مشهور، وَرنی را دستبافتهای مختص ایلات شاهسون دشت مغان معرفی میکند. وَرنی حلقه واسطی میان گلیم و قالی است و چنین به نظر میرسد که عشایر برای آن که زیراندازی ضخیمتر از گلیم معمولی داشته باشند، پس از تجربیاتی که از تولید گلیم حاصل میکنند به تولید وَرنی مبادرت میورزند و در واقع وَرنی آخرین منزلگاهی است که بافندگان از تولید گلیم تا رسیدن به قالی پیمودهاند. (حاجیلو و امیرقاسمی،153:1391). امروزه گلیمهای وَرنی به عنوان زیرانداز دکوراتیو به دلیل زیبایی خاص و شباهت آن به قالی یکی از پرکاربردترین دستبافتهها و زیراندازها در طراحی داخلی به شمار میآید.
وَرنی آخرین منزلگاهی است که بافندگان از تولید گلیم تا رسیدن به قالی ایرانی پیمودهاند.
وَرنی ایلات شاهسون، اثر استاد بردبار، گالری هفتا
وَرنی چیست؟
ورنی دستبافتهای است پر نقش و نگار که ظاهری شبیه قالی دارد، اما از نظر ساختار بافت نوعی گلیم به شمار میآید. وَرنی به دلیل تکنیک خاصی که در آن به کار میرود از گلیم ساده پیشرفتهتر است. در بافت یک گلیم ساده، ساختار اصلی دستبافته، بر اساس درهمتنیدگی تار و پود شکل میگیرد. تار یا چله در گلیم بافی، ساده و بیرنگ است و نقشاندازی توسط پودهای رنگین شکل میگیرد. در گلیم ساده با عبور دادن یک پود با رنگهای مختلف، از لابلای تارها همزمان هم ساختار منسوج ساخته میشود و هم نقش اصلی گلیم شکل میگیرد. در وَرنی نیز طرح و نقش بواسطه پود شکل میگیرد اما بر خلاف گلیم ساده، در بافت وَرنی از دو پود، شامل یک پود نازک و یک پود اصلی استفاده میشود. پود نازک وظیفه ایجاد ساختار منسوج را بر عهده دارد و ایجاد نقش بوسیله پود اصلی صورت میگیرد که به آن پود نقش میگویند.
تفاوت اصلی بافت وَرنی با بافت گلیم ساده در این است که پود نقش در وَرنیبافی، مانند پود در گلیم به صورت ساده از لابلای تارها عبور نمیکند بلکه به دور نخهای تار پیچیده میشود. علی حصوری درباره ارتباط اسمی وَرنی با تکنیک بافت در این دستبافته مینویسد: «وَرنی واژهای ایرانی است و شاید آذری از ریشه وَرتیتن اشکانی که در فارسی گَردیدن است، زیرا کار اصلی در آن گردانیدن پود است»(حصوری،212:1396). این تکنیک سبب میشود که ایجاد نقشهای پیچیده در گلیم مانند قالی ممکن شود. از این جهت ورنی از لحاظ طرح و نقش چهره یک قالی پر نقش و نگار را به خود میگیرد.
نحوه پیچش پود در بافت ورنی
(Wertime,1998)
پیچیدن نخ خامه دور چلهها(بهآفرین، 31:1390)
طرح و نقش در ورنی
مهمترین ویژگی وَرنی نسبت به سایر گلیمها طرح و نقش پر جزییات آن است. وَرنی دستبافتهای سرشار از نقش و نگارهای نمادین و پر معنا است. نگارههای نقش شده در متن، نمادهایی رمزگذاری شده از زندگی و تجربه زنان در بافت جامعه ایلیاتی است، که متأثر از موقعیت زمانی و مکانی بوده و مفاهیم و موضوعات گوناگونی را شامل میشود. نقشمایههای وَرنی تصاویری انتزاعی، استیلیزه و هندسی از طبیعتی است که بافنده در زندگی روزمره با آنها روبرو است، تصاویری ساده شده از گلها و درختان و حیوانات و پرندگانی که جزء لاینفک زندگی عشایری است.(ایزدی جیرا
ن،1391). بر این اساس انواع نقشمایههای هندسی، گیاهی، انسانی و حیوانی و حتی نقوش اشیاء و وسایل زندگی عشایر در وَرنی دیده میشوند. در حقیقت مهمترین عناصر و دغدغههای زندگی عشایر در میان نقوش وَرنی حضور دارند. مهمترین شاخصه ورنیها در طرح و نقش، استفاده فراوان از نقوش حیوانی است. در ورنی نقش حیوانات مختلف مُلهم از محیط زیست پیرامون عشایر مانند گوزن، آهو، گر
گ، سگ گله، بوقلمون، مرغ و خروس، شغال، روباه، پرندگان محلی و … به گونهای بسیار زیبا و به صورت انتزاعی و هندسی بافته میشود. تصویر حیوانات اهلی و وحشی مُلهم از طبیعت و محیط پیرامون بر روی وَرنی هدفمند بوده و در پس آن منظور و عقیدهای وجود دارد. این حیوانات در باور مردم منطقه مفاهیم متفاوتی دارند.
نقشمایههای حیوانی بر روی وَرنی شاهسون(Wertime,1998)
کاربردهای مختلف وَرنی
عشایر شاهسون از وَرنیبافی برای ساخت اشیا و وسایل مختلف مورد نیاز خود استفاده میکنند. مهمترین انواع کاربردهای وَرنی عبارتند از: خورجین، نمکدان، مفرش، کیف قیچی، جل اسب، قاشقدان، گردن بندهای تزیینی اسب، کمربندهای زنانه و انواع زیراندازها.
وَرنی ایلات شاهسون، اثر استاد بردبار، گالری هفتا
هر وَرنی قصهای است از زندگی زنان عشایر
وَرنی همچون سایر دستبافتههای عشایری با زندگی آنها در هم تنیده است. ارتباط تنگاتنگی بین نقش و نگار و رنگهای بافته شده در یک وَرنی با زندگی روزمره بافندگان آن وجود دارد. زنان هنرمند عشایر روزها و هفتهها و شاید ماهها ، پایِ دار وَرنی ، بخش قابل توجهی از زندگی روزمرهشان را صرف بافت وَرنی مینمایند دختران در کنار مادران از کودکی، بافت وَرنی از یکسو و مصور کردن احساسات خود در نقش و نگارها و رنگهای وَرنی از سوی دیگر را یاد میگیرند.در آذربایجان زنان عشایر اغلب به هنگام بافت وَرنی اشعاری را زمزمه میکنند. به این اشعار در گویش محلی بایاتی میگویند. محتوای بایاتی در ارتباط با موقعیت و روحیه بافنده، سن، طایفه و زمان بافتن تغییر میکند، این دگرگونی مداوم، مضمون شعر، نقشهای انتخابی برای وَرنی را متفاوت با موقعیت و زمانهای دیگر میکند. مثلاً زمانی که دختری جوان هنگام بافندگی ترانههای عاشقانهای را زمزمه میکند، نگارههایی را نیز نقش میزند که بیانگر آرزوی وصل یار است و بافته او از وَرنی زنان مسنی متمایز میشود که با خواندن بایاتی در هنگام سوگواری ورنی خود را بافتهاند. وَرنی در حقیقت بداههنگاری زنان عشایر است.(حاجیلو و امیرقاسمی، 157:1391). وَرنی فقط یک دستبافته و زیرانداز نیست بلکه احساسات زنان هنرمندی است که زندگی خود را در قالب یک دستبافته به یک شعر بدل کردهاند. شعری به نام وَرنی.
وَرنی فقط یک دستبافته و زیرانداز نیست بلکه احساسات زنان هنرمندی است که زندگی خود را در قالب یک دستبافته به یک شعر بدل کردهاند. شعری به نام وَرنی.
منابع:
-ایزدی جیران، اصغر(1391)،”بازار ورنی، زندگینامه اجتماعی دستبافتههایی از لومهدرت تا تهران، نشریه جامعه شناسی هنر و ادبیات، دوره7، شماره1، بهار و تابستان، صص:41-61.
-بهآفرین، فرشاد(1390)، شناخت ویژگیهای فنی و هنری وَرنی آذربایجان شرقی و وضعیت فعلی وَرنیبافی در
استان، اداره کل پژوهش استانها و خارج از کشور واحد آموزش و پژوهش صدا و سیمای مرکز آذربایجانشرقی.
-حاجیلو، فتانه، امیرقاسمی، مینو(1391)نگارههای زندگی ایلات ارسباران در مفروشی به نام وَرنی، پژوهشهای انسانشناسی ایران، بهار و تابستان، شماره1،صص:149-166.
-حصوری، علی(1396) سفرنامه حاجی مهندس، سفرنامه فرش، تهران: چشمه.
-Wertime, J.T.,( 1998). Sumak Bags of Northwest Persia & Transcaucasia. L. King.