اورنَک : حافظه قالی، خاطره قومی
مهدی افشار، عضو هیئت علمی گروه پژوهش هنر دانشگاه تربیت مدرس طرح و نقش مهمترین ویژگی زیباییشناختی فرش ایرانی به شمار میآید. هزاران طرح و نقش و نقشمایه در فرش ایران وجود دارد که طی هزاران سال خلق شدهاند و به نسل به نسل منتقل شده و به امروز رسیدهاند. بسیاری از نقشهایی که امروز...
مهدی افشار، عضو هیئت علمی گروه پژوهش هنر دانشگاه تربیت مدرس
طرح و نقش مهمترین ویژگی زیباییشناختی فرش ایرانی به شمار میآید. هزاران طرح و نقش و نقشمایه در فرش ایران وجود دارد که طی هزاران سال خلق شدهاند و به نسل به نسل منتقل شده و به امروز رسیدهاند. بسیاری از نقشهایی که امروز در فرش میبینیم قدمتی هزاران ساله دارند و از دل قرون و سدهها به امروز رسیدهاند. اما سوال این است که این نقشها و طرحها در هنری چنین گسترده، چگونه حفظ شدهاند و به امروز رسیدهاند؟ طرح این سوال در خصوص فرشهای عشایری و روستایی که فرش برای کاربرد و مصرف بافته میشد و در اثر مصرف زیاد از بین میرفت اهمیت بیشتری دارد. ذهنیبافی به معنای بافت بداهه نقوش و حفظیبافی به معنای بافت نقشه فرش از روی حافظه و انتقال شفاهی و سینهبهسینه از سوی زنان هنرمند به دخترانشان راههای خلق و حفظ طرح و نقش در فرشهای عشایری و روستایی به شمار میآمدند. اما در کنار این دو یک سنت ویژه برای حفظ نقوش و انتقال آن به نسلهای بعد در فرهنگ عشایری و روستایی ایران ابداع شد که حاصل آن دستبافتهای به نام “اورنَک” بود.
اورنَک، نقشمایههای رایج در فرشهای سنه
اورنَک راهکاری بود که هنرمندان بافنده عشایری و روستایی برای حفظ طرح و نقشهای متنوع فرش ابداع کردند و از این طریق نوعی حافظه برای قالی ایرانی ایجاد کردند.
نقشه قالی
امروزه بافت فرش و خلق طرح و نقش بر آن بر اساس نقشه قالی که توسط طراحان فرش کشیده میشود، صورت میگیرد. نقشه قالی عبارت است از طرح و نقش نهایی فرش که یک طراح فرش آن را بر روی یک کاغذ شطرنجی طراحی و رنگ و نقطه کرده است. این نقشه در واقع برنامه اجرایی بافنده برای بافت فرش است و در آن هر خانه شطرنج یا هر نقطه رنگی نماینده یک گره بر روی فرش به شمار میآید. بافنده فرش در هنگام بافت، این نقشه را پیش روی خود میگذارد و بر اساس آن رجبهرج گره میزند و به این ترتیب طرح نقشه بر روی قالی منتقل میشود. استفاده از نقشه، روشی جدید در بافت قالی به شمار میآید و احتمالا چنین نقشههایی تنها پس از ربع آخر سده سیزدهم ه.ق/نوزدهم م. در ایران رواج یافته است.(تامپسون،95:1384). این نقشههای محاسبه شده و دقیق به بافت فرشهایی منظم، حساب شده و بیغلط و البته مشابه هم میانجامد. فرشهایی که از روی یک نقشه بافته میشوند همگی شبیه یه یکدیگر خواهند بود. در این روش بداههپردازی و خلاقیت بافنده جایگاهی ندارد و طرح و نقش نهایی فرش، همان است که از ابتدا بر روی نقشه فرش محاسبه و طراحی شده است. امروزه فرشهای شهری و برخی از فرشهای روستایی و عشایری بر اساس نقشه از پیش تعیین شده بافته میشوند. امروزه حتی عشایر این نقشههای خانهبندی شده فرش را از بازار میخرند و از آن برای تولید قالیهایی به منظور فروش با کیفیتی دقیق و مشابه قالیهای شهری استفاده میکنند.
اورنَک، نقشمایههای رایج در فرشهای ایلات قشقایی، کشکولی
ذهنیبافی و حفظیبافی
پیش از رواج نقشه قالی برای بافت فرش مهمترین روش بافت فرش به ویژه در فرشهای عشایری و روستایی ذهنیبافی و حفظیبافی بوده است. ذهنیبافی بافت فرش به صورت بداهه و بدون نقشه یا سرمشق است. در این روش، بافنده نمونههایی از طرح و نقش را در ذهن دارد اما هنگام بافت بنابر حس و حال زمان بافت، تغییراتی در آنها میدهد، چیزی به آنها میافزاید یا چیزی میکاهد، بزرگتر یا کوچکتر میکند و گاه حتی نقشهایی جدید خلق میکند. در این روش بافنده از احساس درونی، آمال و آرزوها، غم و شادی، عشق، زندگی روزانه، محیط و طبیعت اطراف تاثیر میگیرد یا از خیال و تخیل خود بهره میبرد و نقشهایی جدید خلق میکند. بداههپردازی و خلاقیت بافنده سبب میشود فرشهای بافته شده به صورت ذهنی بافی شبیه یکدیگر نباشند.
فرایند حفظیبافی فرش نیز مانند روش ذهنیبافی است با این تفاوت که میزان بداههپردازی در این روش کمتر است. در این روش بافنده طرحهایی در حافظه خود ثبت کرده است و هنگام بافت این طرحها را بدون نقشه یا سرمشق و تنها از روی حفظیات خود میبافد. در این روش نیز حس و حال بافنده در هنگام بافت بر طرح و نقش تاثیر میگذارد و تغییراتی در آن ایجاد میکند اما در این روش تغییرات معمولا کمتر از روش ذهنیبافی است. طرح و نقش در ذهنیبافی و حفظیبافی معمولا هندسی، انتزاعی و شکسته است.
در ذهنیبافی بافنده از احساس درونی، آمال و آرزوها، غم و شادی، عشق، زندگی روزانه، محیط و طبیعت اطراف تاثیر میگیرد یا از خیال و تخیل خود بهره میبرد و نقشهایی جدید خلق میکند.
اورنَک، نقشمایههای رایج در فرش سراپی، بخشایش، آذربایجان شرقی
اورنَک چیست؟
یکی از مهمترین روشها و سنتهای بافت قالی در نزد عشایر و روستائیان، استفاده از دستبافتهای به نام اورنَک بوده است. اورنَک یک فرش کوچک است که در آن نمونههایی از طرحها و نقشمایههای مختلف بافته شده است و بافنده هنگام بافت یک قالی به آن رجوع میکند و طرح و نقش مورد نظرش را از آن انتخاب و اقتباس میکند. از این نظر اورنَک یک الگو یا نوعی بایگانی از نقوش مختلف بود که که بافندگان از آن برای بافت یک فرش جدید استفاده میکردند. اورنَک در ذهنیبافی و حفظیبافی هم استفاده میشده است و بافنده از نقوش اورنَک کمک میگرفته است.
کاربرد دیگر اورنَک کاربرد آموزشی آن بوده است. در مورد ریشه واژه اورنَک گفته میشود که اورنَک از واژه ترکی اورگَنَک(Organak) به معنای آموزشدهنده گرفته شده و به مرور به اورَنَک و سپس امروزه اورنَک تبدیل شده است. از این منظر اورنَک نوعی الگوی آموزشی طرح و نقش فرش برای بافندگان به شمار میآمده است. زنان هنرمند عشایر با اورنَک نقوش قالی را از طریق این کتاب بافته شده به دختران خود آموزش میدادند. آرتور اپهام پوپ ایران شناس مشهور سفالینههای نقشدار پیش از تاریخ را نخستین کتابهای بشر معرفی میکند(پوپ، 15:1380). اورنَکها را میتوان نخستین کتاب های آموزشی فرش به شمار آورد.
مهمترین کارکرد اورنَک حفظ طرح و نقش برای نسلهای آینده بود. اورنَک راهکاری بود که هنرمندان بافنده عشایری و روستایی برای حفظ طرح و نقشهای متنوع فرش ابداع کردند و از این طریق نوعی حافظه برای قالی ایرانی ایجاد کردند. نقوش به جای مانده از دوران گذشته از طریق این حافظه به نسلهای بعد منتقل میشد. در هر خانواده معمولا یک یا چند اورنَک به عنوان میراث فرهنگی زنان هنرمند آن خانواده نسل به نسل منتقل میشده است و نسلهای جدید از نقوش کهن موجود بر اورنَک برای بافت قالی استفاده میکردند. اورنَکها الواح منقوش گذشتگان هستند، خاطره قومی، میراث طرح و نقش فرش که این طرحها و نقشها را از دل قرون و اعصار به امروز رساندهاند و امروز ما را به گذشتهای دور و ناپیدا به یک خاطره ازلی متصل کردهاند. اورنَک سنت فرشبافی ایرانیان است و سنت هم حامل امانت است و هم اصل و نسب هر قومی را در بر میگیرد و مانند رشتهای است که انسان را با اصل مرتبط میکند یا به مثابه رودی است که از آغاز تا پایان جریان خود با سرچشمهاش پیوند دارد.(شایگان،20:2535).
اورنَکها را میتوان نخستین کتاب های آموزشی فرش به شمار آورد.
اورنَک، نقشمایههای رایج در فرشهای بیجار، گروس
منابع
– پوپ، آرتور اپهام (1380)، شاهکارهای هنر ایران، پرویز ناتل خانلری، علمی و فرهنگی، تهران.
-شایگان، داریوش،( 2535 )، ب های ذهنی و خاطره ازلی، چاپ اول، تهران: انتشارات امیرکبیر