درآمدی بر تاریخ فرش ایران

کاوه فداکار کارشناس ارشد تاریخ ایران فرش شناخته شده ترین هنر ایرانی در جهان است که تاریخی کهن دارد. ایرانیان از ابتدای تمدن خود فرش را به عنوانی اسبابی کاربردی و تزیینی ابداع کردند و در طی تاریخی طولانی، آن را به اوج رساندند. چنانکه بسیاری از موزه‌های بزرگ جهان از داشتن نمونه‌ای از فرش...

کاوه فداکار

کارشناس ارشد تاریخ ایران

فرش شناخته شده ترین هنر ایرانی در جهان است که تاریخی کهن دارد. ایرانیان از ابتدای تمدن خود فرش را به عنوانی اسبابی کاربردی و تزیینی ابداع کردند و در طی تاریخی طولانی، آن را به اوج رساندند. چنانکه بسیاری از موزه‌های بزرگ جهان از داشتن نمونه‌ای از فرش ایرانی افتخار می‌کنند و برای بدست آوردن فرش‌های کهن ایران با یکدیگر رقابت می‌کنند. همه ما دوست داریم یک فرش دستباف در خانه‌هایمان داشته باشیم و با آن محیط خانه را تزیین کنیم. دانستن تاریخ این هنر کهن ارزش‌های آن را برای ما دوچندان می‌کند. در این مقاله قصد داریم با تاریخ این هنر ایرانی بیشتر آشنا شویم.

 

فرش ابریشم قم، گالری هفتا

فرش ابریشم قم، گالری هفتا

 

فرش شناخته شده ترین هنر ایرانی در جهان است.

 

فرش در اسطوره‌های ایرانی

نخستین اشاره به فرش در تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران در اسطوره تهمورث، پسر هوشنگ، پادشاهی از خاندان پیشدادیان، قابل ردگیری است. تهمورث دیوبند هنگامی که بر تخت می‌نشیند فرهنگ و تمدن ایرانی را که پدرش هوشنگ پایه گذاشته است، گسترش می‌بخشد. فردوسی در شاهنامه در توصیف کارهای او می‌سراید:

پس از پشت میش و بره، پشم و موی
به کوشش از آن کرد پوشش به رای
برید و به رشتن نهادند روی
به گستردنی بُد هم او رهنمای

داستان هنر فرش ایران با همین بیت شاهنامه فردوسی آغاز می‌شود. محمد بن جریر طبری(حدود 226-310 ه.ق.) در تاریخ طبری در مورد این روایت از پادشاهی تهمورث می‌نویسد:« وی اول کس بود که از پشم و موی، پوشش و فرش گرفت».(طبری،114:1362) در اسطوره‌شناسی، پیشدادیان به ویژه کیومرث، هوشنگ، تهمورث و جمشید هم نخستین انسان‌های ایرانی به شمار می‌آیند و هم نخستین شهریاران، و هم بنیانگذاران فرهنگ و تمدن ایران. هر کدام از شاهان این سلسله بخشی از فرهنگ ایران زمین را پایه‌گذاری کرده است. تهمورث به عنوان چهارمین پادشاه پیشدادی فرش را به فرهنگ ایرانی گره زد. این روایت هر چند اسطوره به شمار می‌آید و مبنای دقیق تاریخی ندارد اما  نشان از حضور فرش در فرهنگ و تمدن ایرانی از همان آغاز دارد.

 

یافته های باستان شناسی پیش از تاریخ

هرچند نمونه دستبافته‌ای در قالب گستردنی از دوران آغازین تاریخ ایران به دست نیامده است اما سرنخ‌های تاریخ فرش ایران در یافته‌های باستان‌شناختی در قالب ابزار‌ها، تصویر اسطوره‌ای فوق از فرش ایران را روشن تر می‌کند. ابزارهای بافت از نخستین ابزارهای انسان هوشمند در فلات ایران به شمار می‌آیند. ابزارهای بافندگی به دست آمده از عصر مفرغ (3500تا1200پیش از میلاد مسیح) از فلات ایران، مانند چرخ نخ‌ریسی، دوک، سوزن، سُک، سنجاق، میله‌های مخصوص بافت، قلاب و کارد‌های قلاب‌دار بافندگی، شانه و قیچی و دیگر ابزارهای بافندگی، به همراه نمونه‌هایی مانند حصیر بافته‌های بوریا از شهر سوخته سیستان از هزاره سوم پیش از میلاد مسیح،  نخستین نشانه‌های ملموس از فرش ایران هستند که  نشان از تاریخ کهن بافت فرش در ایران دارند.

 

فرش به عنوان هنر ملی در ایران باستان

با شکل‌گیری نخستین حکومت‌های رسمی پادشاهی در ایران از دوران هخامنشیان (550 تا 330 پ.م.)، اسناد روشن‌تری از فرش به عنوان هنری ایرانی در دسترس قرار می‌گیرند. علاوه بر اشارات مورخان یونانی مانند گزنفون(430-359 پ.م) که از فرش‌های زیبا و نفیس ایرانی یاد می‌کنند، کهن‌ترین فرش گره‌دار و نقش‌دار جهان، پازیریک، با نقشمایه‌های ایرانی هخامنشی، شاهدی روشن است از قدمت و تاریخ هنر فرش بافی در ایران زمین. این فرش از گور یخ زده یک پادشاه از منطقه آلتایی در جنوب سیبری به دست آمده است و اکنون در موزه آرمیتاژ روسیه نگهداری می‌شود. حضور نقشمایه‌های اصلی هنر هخامنشی مانند ستاره چهارپر و نگاره هشت پر نزدیک به نقشمایه گل نیلوفر، نقشمایه چلیپا، سواران، اسفنکس‌هایی با سر عقاب و بدن شیر و بویژه تصویرگوزن خالدار ایرانی در فرش پازیریک، نشان از این دارد که فرش در این دوران هنری رسمی و درباری در ایران به شمار می‌آمده است. در مورد تاریخ فرش در دوره هخامنشی علاوه بر پازیریک باید به قطعه فرش دیگری با نقشمایه تصویری شیرهای ایرانی اشاره کرد. این فرش امروزه در موزه قطر نگهداری می‌شود و به همراه پازیریک بر قدمت فرش به عنوان هنری رسمی در ایران دوره هخامنشی تاکید می‌کند.

فرش پازیریک، مربوط به دوره هخامنشیان، موزه آرمیتاژ

فرش پازیریک، مربوط به دوره هخامنشیان، موزه آرمیتاژ

قطعه فرش هخامنشی، موزه قطر

قطعه فرش هخامنشی، موزه قطر

قطعه دست‌بافته به دست آمده از قومس مربوط به دوره اشکانیان و گزارش‌های مکتوب موجود از فرش بهارستان مربوط به دوره ساسانیان نشان از امتداد هنر فرش بافی در ایران تا ظهور اسلام در این سرزمین دارد. فرش بهارستان که با نام‌های دیگری مانند بهارخسرو و بهار کسری نیز شناخته می‌شود، در کاخ تیسفون  گسترده بوده است. در تاریخ طبری درباره صحنه مواجهه اعراب با این فرش می‌خوانیم: «بساطی یافتند از دیبا، شست ارش اندر شست ارش… به زمستان بازکردندی بدان وقت کی هیچ جای، گل شکفته نبودی و به جهان اندر سبزی نبودی و آن بساط را گرداگرد کناره‌هاش همه به زمرد و زبرجد سبز بافته … ».(طبری،17:1362-18) این توصیف نشان از آن دارد که این فرش طرحی باغی داشته است و احتمالا در زمستان در کاخ پهن می‌شده است تا بی‌برگی طبیعت را جبران کند. از هخامنشیان تا ساسانیان فرش دیگر به هنر ملی ایرانیان بدل شده بود. هنری که ایرانیان را با آن می‌شناختند و می‌شناسند. گزنفون مورخ آتنی که در سال ۴۰۱ پیش از میلاد به جنگ با ایرانیان پرداخته، گزارش کرده است که ایرانیان عادت دارند روی قالی‌های نرم استراحت کنند.

 

گزنفون مورخ آتنی که در سال ۴۰۱ پیش از میلاد به جنگ با ایرانیان پرداخته، گزارش کرده است که ایرانیان عادت دارند روی قالی‌های نرم استراحت کنند.

 

فرش در دوران اسلامی           

در نخستین سده‌های اسلامی در ایران تا برآمدن دولت ایرانی صفوی، ردپای فرش ایران را فقط در متون تاریخی و ادبی و نگاره‌ها می‌توان دنبال کرد و نمونه‌ای ملموس از آن نمی‌توان یافت. این بدان علت است که فرش هم به دلیل کاربرد فراوانش در زندگی روزمره در زیر پا و هم به دلیل ساختار و ماهیت زوال پذیرش چندان دوام نمی‌آورد و در گذر ایام از بین می‌رود. مورخان بزرگی همچون مسعودی، اصطخری، مقدسی، نویسنده گمنام حدود‌العالم، ابن حوقل، نویسنده ناشناس کتاب تاریخ سیستان، بیهقی و گردیزی بارها به فرش‌هایی از مناطق مختلف ایران مانند طبرستان، فارس، شوشتر، خوزستان، قهستان، دارابگرد، سوسنگرد، جهرم، فسا، جوشقان و … اشاره کرده‌اند. در این اشارات فرش متاعی گران‌بها و با ارزش توصیف می‌شود. برای مثال ابن حوقل در سفرنامه‌اش، صوره الارض، که در نیمه سده چهارم ه.ق. تالیف شده است می‌نویسد:«… گلیم و جاجیم دراز و سجاده نماز و زلالی جهرم که در دنیا به جهرمی معروف است نظیر ندارد…در غندجان گلیم و پرده … و در دارابجرد فرش های خوب مانند طبری به عمل می‌آید.»(ابن حوقل،66:1345و92).

همچنین در این دوران فرش بارها در اشعار فردوسی، نظامی، ناصر خسرو، خاقانی، سعدی، فرخی، سیف فرغانی و … به کار رفته است. در این اشعار است که فرش به مفهومی برای  ساخت و انتقال اندیشه ایرانیان بدل شده و در ذهن و زبان ایرانی جاری می شود. رودکی پدر شعر پارسی در ابیاتی برای نخستین بار واژه قالی را در شعر وارد کرده است:

نه پَرد بلبل اندر باغ جز بر بُسدنه پوید آهو اندر دشت جز بر قالی پَرنون

نقاشی ها و نگاره های ایرانی به ویژه از قرن هفتم ه.ق. به بعد اسناد تصویری مهمی هستند که می توان از طریق آن ها هنر فرش بافی ایرانیان در دوره اسلامی ایران، پیش از دوران صفویان، را به نظاره نشست. در غیاب نمونه های ملموس از فرش، در این نگاره ها است که می توان  تحول و بالندگی فرش ایرانی از نقوش و طرح های شکسته به طرح های پیچان و گردان را مشاهده کرد. از سوی دیگر شکل گیری کارگاه های نگارگری هنرمندانی را پرورش داد که پایه گذار نوزایی فرش در دوران صفوی بودند.

 

بازنمایی فرش در نگاره بر تخت نشستن ضحاک، شاهنامه بزرگ ایلخانی، دوره ایلخانی

بازنمایی فرش در نگاره بر تخت نشستن ضحاک، شاهنامه بزرگ ایلخانی، دوره ایلخانی

 

عصر شکوهمند صفوی

عصر صفوی عصر تحول و نوزایی فرش ایران است. در این دوره فرش از یک هنر بیشتر روستایی و عشایری به هنری درباری و شهری تبدیل شد.(حشمتی رضوی،189:1387). برخی سبک‌های اصلی فرش‌های شهری ایران مانند تبریز، اصفهان، کاشان و کرمان در این دوران شکل گرفتند. صفویان فرش را به هنر ملی ایرانیان بدل کردند و با ارسال آن به اروپا، فرش ایران را به جهان معاصری که در حال شکل‌گیری بود شناساندند. کارگاه‌های بزرگ درباری فرش‌بافی صفویان هنر فرش را در طراحی و بافت به والاترین مقام خود رساندند و برترین فرش های تاریخ فرش جهان را رقم زدند. طرح‌های هندسی جای خود را به طرح‌های پیچیده گردان دادند و آنچه امروز به عنوان فرش ایرانی در جهان شناخته می‌شود، فرشی ممتاز و متمایز از دیگر نمونه‌ها، زاده شد. اصیل‌ترین طرح و نقش‌های فرش در این دوران و با پیشرفت‌های بزرگ فنی در بافت بر فرش ایران ظاهر شدند و به کمال رسیدند. طرح‌ها و نقش‌هایی مانند لچک و ترنج، خشتی، افشان، محرمات، قابی، واگیره، محرابی، گلدانی، شکارگاه و باغی مهم‌ترین طرح‌هایی هستند که بر فرش‌های معروفی مانند فرش شیخ صفی، فرش شکارگاه موزه میلان، فرش باغی صفوی، فرش‌های پولونزی، فرش‌های سالتینگ، فرش‌های پرتغالی و نمونه‌های فراوان دیگر که امروزه آثار فاخر موزه‌های مهم جهان به شمار می‌آیند، خلق شدند. فرش در این نقطه تاریخی بود که با هویت ایرانی گره خورد و بخش مهمی از هویت ملی ایرانیان در جهان معاصر را شکل داد.

 

فرش شیخ صفی، موزه ویکتوریا و آلبرت لندن

فرش شیخ صفی، موزه ویکتوریا و آلبرت لندن

 

فرش قاجار: تسخیر بازارهای جهانی

از دوران صفوی به بعد فرش و فرش‌بافی علاوه بر وجوه فرهنگی، تمدنی و هنری به مولفه اقتصادی مهمی در جامعه ایران تبدیل شد. آشنایی جهان با فرش ایران پای این متاع زیبای ایرانی را به بازارهای جهانی باز کرد. در این دوران بازارهای خارجی متوجه ارزش‌های هنری و تاریخی و اصالت موجود در فرش ایرانی می ‌شوند. صادرات فرش به تدریج در دوران قاجار رونق گرفت و به بخش مهمی از اقتصاد ایران بدل شد. از دوره قاجاریان تا به امروز فرش هم پیشه و معیشت بسیاری از ایرانیان را شکل داد و هم بارها گره‌‌های اقتصادی کشور را باز کرد. حضور شرکت‌های خارجی در دوره قاجار تولید و صادرات فرش ایران را گسترش داد و از اینجا بود که فرش مشهور ایرانی علاوه بر کاخ‌های بزرگان جهان به خانه‌های مردمان عادی نیز راه یافت. امروزه فرش به اصلی ‌ترین هنر ایران بدل شده و فرش ایرانی کالایی مشهور در جهان است. همه ما فرشی در خانه داریم و از داشتن آن لذت می بریم. فرش، روایتی است از تاریخ، تمدن و فرهنگ ما ایرانیان.

گالری فرش هفتا

گالری فرش هفتا

فرش، روایتی است از تاریخ، تمدن و فرهنگ و ما ایرانیان

 

منابع

-ابن حوقل(1345) صوره الارض، ترجمه جعفر شعار، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.

-حشمتی رضوی، فضل الله(1389) تاریخ فرش، سیر تحول و تطور فرش‌بافی ایران، تهران: سمت.

-طبری، ابوجعفر محمد بن جریر(1362)تاریخ طبری، به کوشش ابوالقاسم پاینده، تهران: اساطیر.

 

 

نظرات کاربران
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “درآمدی بر تاریخ فرش ایران”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *