زیبایی چیست؟

چگونه زیبایی را بفهمیم و از آن لذت ببریم: ویژگی‌های قابل مشاهده زیبایی   دکتر مهدی افشار هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس   افلاطون فیلسوف مشهور یونانی در رساله میهمانی می‌نویسد:اگر چیزی وجود داشته باشد که زندگی به خاطر آن بیارزد، آن نظاره زیبایی است. (افلاطون، 436:1384)زیبایی مهم‌ترین مفهوم در هنر به شمار می‌آید تا...

نیمکت با طراحی مدرن، اثر حسن رضوانی موجود در گالری هفتا

چگونه زیبایی را بفهمیم و از آن لذت ببریم: ویژگی‌های قابل مشاهده زیبایی

 

دکتر مهدی افشار

هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس

 

افلاطون فیلسوف مشهور یونانی در رساله میهمانی می‌نویسد:اگر چیزی وجود داشته باشد که زندگی به خاطر آن بیارزد، آن نظاره زیبایی است. (افلاطون، 436:1384)زیبایی مهم‌ترین مفهوم در هنر به شمار می‌آید تا جایی که زیبایی را شرط لازم برای اثر هنری و ارزش اصلی آن در نظر می‌گیرند و پاداش هنر‌دوستان را لذت برخاسته از سیر و تماشای زیبایی می‌دانند. اما چگونه زیبایی را می‌توان شناخت و از آن لذت برد؟ چگونه می‌توان فهمید چیزی زیبا است؟ هر چند زیبایی امری دیرین و همزاد تمدن بشر است و اگرچه همگان با زیبایی آشنا هستند و مفهوم زیبایی مکرر در مکرر در نوشته‌های مربوط به هنر دیده می‌شود، اما تعریف مفهوم زیبایی دشوار به نظر می‌رسد. نخستین مشکل تعریف زیبایی در این است که واژه زیبا و مشتقات و مترادفات آن نه تنها برای آثار هنری بلکه برای طبیعت و همچنین دیگر ساخته‌های انسان که منظور اولیه از ساختشان پدید آوردن یک اثر هنری نیست نیز به کار می‌رود. بنابراین در گام نخست برای تعریف زیبایی به حوزه هنر متمرکز می‌شویم و در این مقاله زیبایی را فقط در حوزه هنر بررسی می‌کنیم. در حوزه هنر تعاریف و رویکردهای مختلفی درباب تعریف زیبایی وجود دارد. نخستین رویکرد در تعریف زیبایی آن را به عنوان یک مجموعه ویژگی‌ها و کیفیات قابل مشاهده در اثر هنری در نظر می‌گیرد. در بحث حاضر این رویکرد را تبیین خواهیم کرد و سعی خواهیم کرد بر اساس این ویژگی‌ها راهی برای فهم زیبایی و لذت بردن از آن بیابیم.

 

اگر چیزی وجود داشته باشد که زندگی به خاطر آن بیارزد، آن نظاره زیبایی است.

 

فضای گالری هفتا، برج میلاد

فضای گالری هفتا، برج میلاد

 

 به موزه‌ها و گالری‌ها برویم و به نظاره زیبایی بنشینیم.

 

دسته‌بندی چهارگانه از تعاریف زیبایی

مفهوم امر زیبا مفهومی مکرر در فلسفه هنر است. در تاریخ اندیشه فلسفی از یونان باستان تا امروز زیبایی از چشم انداز‌های گوناگون مورد بررسی قرار گرفته و تعریف شده است. در ادوار جدید‌تر علوم نوینی مانند علوم اجتماعی و روانشناسی نیز به مبحث زیبایی در هنر توجه کرده و آن را تعریف کرده‌اند. این نظریه‌ها حجم عظیمی از مطالب را شامل می‌شود که می‌توان در یک دسته بندی اعتباری آن‌ها را به چهار دسته کلی تقسیم کرد. این چهار دسته بر اساس اولویت تاریخی عبارتند از: 1)رویکرد عینی به زیبایی، 2)رویکرد متافیزیکی به زیبایی، 3) رویکرد ذهنی به زیبایی و 4)رویکرد فرهنگی به زیبایی.

 

رویکرد عینی به زیبایی: زیبایی محسوس

نخستین تعاریف از زیبایی را در فلسفه به ویژه در آراء فیلسوفان یونان باستان می‌توان یافت. در اندیشه فیلسوفان یونان باستان، زیبایی بر اساس مفاهیم هارمونی، تناسب، هماهنگی، نظم، تقارن، تعادل،ظرافت و مانند این‌ها شناخته می شود که یک اثر هنری از آن ها برخوردار است و از سوی مخاطب مشاهده می‌شود. این رویکرد را رویکردی عینی به زیبایی در نظر می‌گیریم که در آن زیبایی امری محسوس است. در این رویکرد زیبایی به عنوان یک مجموعه ویژگی‌های عینی، کیفیات قابل مشاهده و صفات حسی مشخص و تعریف می‌شود که توسط حواس ما به ویژه حس بینایی وشنوایی درک و فهم می‌شود.

 

هارمونی: ریاضیاتِ زیبایی

عقیدۀ رایج مبنی بر اینکه چیزهای زیبا ویژگی‌هایی قابل مشاهده دارند، تا سنّت یونانی فیثاغورسی قابل ردیابی است. فیثاغورث از فیلسوفان و ریاضی‌دانان قرن ششم پیش از میلاد بود که اعتقاد داشت جهان بر اساس ریاضی و عدد بنا یافته است. همه ما با قضیه فیثاغورث با این مضمون که در یک مثلث قائم الزاویه، مربع وتر برابر است با جمع مربع دو ضلع دیگر، آشنا هستیم، اما این تنها نظریه ریاضیاتی فیثاغورس نیست. فیثاغورس و پیروان او برای نخستین بار در تاریخ، زیبایی را بر اساس نسبت‌های عددی و با مفهوم “هارمونی” تعریف کردند. فیثاغورث معتقد بود جهان و کیهان بر اساس نسبت‌های عددی بنا شده است و هارمونی یک ویژگی کیهانی است. هارمونی را می‌توان نخستین تعریف زیبایی در نظر گرفت. هارمونی در لغت به معنای “وحدت” و همگنی اجزاء و عناصر ناهمگن و تشکیل یک واحد کل هماهنگ است. همچنین از نظر فیثاغورث “قاعده‌مندی” و “نظم” مفاهیم زیر مجموعه هارمونی بودند. اما مهم‌ترین بخش فلسفه فیثاغورث این بود که  در مفهوم هارمونی زیبایی را با نسبت و تناسب پیوند زد. فیثاغورسی‌ها در مفهوم هارمونی که مبتنی بر ریاضیات بود یک سرشت عددی می‌دیدند که بستگی به عدد، میزان و تناسب داشت. هارمونی برای فیثاغورث همان زیبایی بود که به واسطه نسبت‌ها شکل می‌گیرد.

 

زیبایی تناسب است: زیبایی محسوس راه رسیدن به حقیقت زیبایی

افلاطون فیلسوف یونانی قرن چهارم و پنجم پیش از میلاد، یکی از نخستین اندیشمندانی است که به تعریف زیبایی پرداخته است. او هر چند در نهایت نگاهی متافیزیکی به زیبایی دارد، زیبایی حقیقی و زیبایی ظاهری را تفکیک می‌کند و از اصل و حقیقت زیبایی در عالم مُُثُل سخن می‌گوید، اما در نوشته‌هایش از ویژگی‌های زیبایی ظاهری و محسوس و البته اهمیت و ارزش زیبایی محسوس که شناخت حقیقت زیبایی را به همراه می‌آورد، نیز سخن می‌گوید. او در رساله فایدروس می‌نویسد:«زیبایی محسوس پرتو و اثری از همان مرغزار حقیقت است» و درک زیبایی محسوس راه رسیدن به حقیقت. (افلاطون، 1239:1380). درک حقیقت زیبایی دشوار است از این رو افلاطون به ما یاد می‌دهد برای درک زیبایی نخست به زیبایی محسوس توجه کنیم.

کلیدواژه افلاطون برای تعریف زیبایی محسوس، “تناسب” است. بنابر درک فیثاغورسی که افلاطون آن را پذیرفت و توسعه داد، ماهیت زیبایی در نظم، اندازه و تناسب است. افلاطون در رسالۀ فیلبوس، زیبایی را بر اساس تناسب ‌تعریف می‌کند و می‌نویسد:« اعتدال و تناسب همان است که زیبایی از آن می‌زاید»(افلاطون،1702:1380) . او این رساله را با این عبارات به پایان می‌برد که«اندازه و تناسب… زیبایی و فضیلت‌اند»(افلاطون،1704:1380) او زیبایی را در تناسب اجزاء با یکدیگر و با کل مجموعه معرفی می‌کند و می گوید زیبایی بدون تناسب معنا ندارد. افلاطون در رساله تیمائوس سراغ اندیشه فیثاغورسی می‌رود و می‌نویسد:«هر چه نیک است زیباست. ولی زیبایی، بی تناسب و اعتدال درونی ممکن نیست.»(افلاطون،1791:1380) هر چند افلاطون سعی می کند از زیبایی محسوس مرتبط با صورت احتراز کند و مفاهیم نظم، اندازه و به ویژه تناسب را مفاهیمی عقلی در نظر می‌گیرد، اما این مفاهیم خواه نا خواه کیفیاتی هستند که در وهله نخست در شکلی محسوس خود را به ما می‌نمایانند.

نقاشی مدرسه آتن، اثر رافائل، دوره رنسانس

نقاشی مدرسه آتن، اثر رافائل، دوره رنسانس

 

افسون زیبایی: لذت از زیبایی هنر

ارسطو فیلسوف یونانی قرن چهارم پیش از میلاد، نخستین فیلسوفی است که مفهوم زیبایی را از آثار هنری زمانه خودش استخراج می‌کند. در شعر آثار سوفوکل و اوریپید، در نقاشی آثار پولوگنیتوس و زئوکسیس و در مجسمه‌سازی آثار فیدیاس و پولوکلیتوس راهنمای او در تعریف زیبایی هستند. او در رساله بوطیقا و سیاست به تعریف زیبایی می‌پردازد و این سوال را طرح می‌کند: اشیا چه ویژگی هایی باید داشته باشند تا زیبا باشند؟ ارسطو برای پاسخ به این سوال به سراغ راه حل فیثاغورسی-افلاطونی می‌رود. او در ساله بوطیقا و رساله سیاست تاکید می‌کند که زیبایی به “نظم” و “اندازه” وابسته است. منظور ارسطو از نظم با مفهوم امروزین فرم نزدیک است. منظور او از اندازه، اندازه مناسب یا ابعاد مناسب برای اشیاء بود. ارسطو در رساله مابعدالطبیعه ویژگی سومی را نیز برای زیبایی مطرح کرد و آن ویژگی “تناسب” است. ارسطو زیبایی را از ویژگی‌های آثار هنری در نظر می‌گیرد که منوط به رعایت تناسب، نظم، اندازه، هماهنگی و تقارن در آن‌هاست.

تعریف زیبایی از طرف ارسطو به نظم و اندازه و تناسب ختم نمی‌شود. او در رساله بوطیقا بیان می‌کند زیبایی لذت بخش است. او زیبایی را به عنوان چیزی که فراهم آورنده لذت است تعریف می‌کند. زیبایی‌ای که موجب لذت می‌شود از نظر ارسطو مشخصا زیبایی‌ای محسوس است. ارسطو در بوطیقا ادراک زیبایی را به زیبایی محسوس قابل ادراک گره می‌زند و می‌نویسد فقط آنچه که قابل ادراک است می‌تواند زیبا باشد. به نظر او فقط اشیاء دارای اندازه مشخص و محدود می‌توانند قابل فهم باشند و موجب لذت حواس و ذهن شوند. بنابراین از نظر ارسطو اگر قرار است شیئی لذتی را فراهم آورد باید مناسب ظرفیت و توانایی حواس برای شناخت باشد. این عقیده نشان می‌دهد که ارسطو وقتی از اندازه، نظم و تناسب و لذت حاصل از آن سخن می‌گوید بر یک ویژگی محسوس در آثار هنری اشاره دارد. لذتی عمیق که کسی که آن را تجربه می‌کند احساس می‌کند که گویی طلسم شده است، مثل کسی که«توسط اساطیر افسون شده است.»(تاتارکویچ،1389)

ظرف چوبی خراطی و کنده کاری شده، اثر یاسر یامی، موجود درگالری هفتا

ظرف چوبی خراطی و کنده کاری شده، اثر یاسر یامی، موجود درگالری هفتا

 

اشیاء چه ویژگی هایی باید داشته باشند تا زیبا باشند؟ یاچگونه زیبایی را بشناسیم و از آن لذت ببریم؟

هارمونی، وحدت، قاعده‌مندی، هماهنگی، تناسب، نظم، اندازه، تقارن، تعادل و ویژگی‌هایی از این دست، کیفیات و ویژگی‌هایی هستند که شیئ را به اثری زیبا تبدیل می‌کنند. آنچه که در تجربه دیدن آثار هنری زیبا در ما لذت ایجاد می‌کند همین ویژگی‌ها هستند. هرچند «زیبا دشوار است» اما برای شروع فهم و لذت بردن از زیبایی می‌توان به این کیفیات قابل مشاهده و قابل ادراک توجه کرد. تناسب، نظم، هماهنگی و … ویژگی بسیاری از آثار هنری هستند. هنر و توجه به هنر بهترین راه برای نظاره زیبایی و لذت بردن از آن است. برای دیدن هنر بهترین راه این است که به موزه‌ها و گالری‌ها برویم و به نظاره زیبایی بنشینیم. البته داشتن آثار هنری زیبا در خانه لذت زیبایی و افسون آن را همواره در نزدیکی ما نگاه خواهد داشت.

نیمکت با طراحی مدرن، اثر حسن رضوانی موجود در گالری هفتا

نیمکت با طراحی مدرن، اثر حسن رضوانی موجود در گالری هفتا

 

داشتن آثار هنری زیبا در خانه لذت زیبایی و افسون آن را همواره در نزدیکی ما نگاه خواهد داشت. 

 

منابع

-افلاطون(1384)،دوره آثار(4جلد)، ترجمه محمد حسن لطیفی، تهران: انتشارات خوارزمی.

.-تاتارکویچ،ولادیسلاو(1389)”زیبایی شناسی ارسطو”، ترجمه سید جواد فندرسکی، شادی حداد پور، نشریه اطلاعات حکمت و فلسفه، شماره 9.

نظرات کاربران
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “زیبایی چیست؟”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *