نمادپردازی گاو در هنر ایرانی
دکتر مهدی افشار عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس سال1400 هجری خورشیدی بر اساس گاهشماری جانوری، سال گاو است. در این شیوه گاهشماری کهن، 12 حیوان وجود دارند و هر سال با یک حیوان شناخته میشود. گاو دومین حیوان در گردش دوازدهگانه تقویم جانوری است. گاو همچنین دومین صورت فلکی در دایرهالبروج است و...
دکتر مهدی افشار
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس
سال1400 هجری خورشیدی بر اساس گاهشماری جانوری، سال گاو است. در این شیوه گاهشماری کهن، 12 حیوان وجود دارند و هر سال با یک حیوان شناخته میشود. گاو دومین حیوان در گردش دوازدهگانه تقویم جانوری است. گاو همچنین دومین صورت فلکی در دایرهالبروج است و نقشی مهم در تقویم ایرانی دارد. همچنین نقش گاو در ترکیب با شیر در دایرهالبروج نماد بهار و نوروز است. گاو به عنوان یکی از مهمترین حیوانات اهلی شده توسط انسان به تدریج به یکی از نمادهای مهم در فرهنگ و تمدن ایرانی تبدیل شد. این نماد حضور پررنگی در هنر ایران نیز داشته است. در این مقاله با نمادپردازی گاو در هنر ایران آشنا میشویم.
اسطورهشناسی گاو در فرهنگ ایرانی
گاو اساس خوراک ایرانیان بوده است و در زندگی ایشان نقشی حیاتی داشته و دارد. علاوه بر این، گاو در کشاورزی نیز یاریگر انسان بوده و نقشی مهم در شخم زدن زمین بر عهده داشته است. از این جهات گاو در میان چهارپایان مفیدترین جانور در نزد ایرانیان به شمار میآمده است و نقشی مهم در اسطوره ها، افسانهها و سنتهای ایرانی پیدا کرده است.
در اسطورهشناسی آریایی، گاو، مقدس و نماد زندگی و حیات و نماینده قدرت و نیرو است. در اساطیر ایرانی از گاوهای مختلفی نام برده شده است. بر طبق اسطورههای آفرینش، اهورامزدا در پنجمین مرحله آفرینش گاو ایودات یا اُوَگدات را آفریده است.«پنجم، گاو یکتا آفریده را در ایرانویج آفرید، به میانه جهان، آن گاو سپید و روشن بود چون ماه، به یاری او آفریده شد آب و گیاه…»(فرنبغ دادگی، 40:1369). این گاو تخم کلیه چهارپایان و حتی برخی گیاهان سودمند را با خود داشت.(یاحقی، 689:1375). گاو اُوَگدات به دست اهریمن کشته میشود و از نطفه آن گونههای مختلف حیوانات پدید میآیند.
گاو سریشوک یا شریسوگ گاو دیگری در اساطیر ایرانی است که در زمان هوشنگ پیشدادی بوسیله آن از خونیرس یا کشور مرکزی به سرزمینهای دیگر میرفتند.(هینلز، 31:1386)این گاو نماد آب، باران و طوفان است.«در یک سرود روحانی ایران باستان، از آن با عنوان منبع وفور و عامل تمام خوبیها نام برده شده است.»(دادور و مبینی، 116:1388-125). این گاو با عنوان گاو هدیوش نیز شناخته میشود. گاو هدیوش در پایان نبرد هرمزد و اهریمن به دست میترا قربانی میشود و از پیه آن خوراک بیمرگی و جاودانگی درست میشود و به مردمان میدهند. از این جهت ایرانیان باستان گاو را نماد بیمرگی و جاودانگی در نظر میگرفتند. مطابق اسطورهها این گاو در بارویی فلزی نزد گوپت شاه که خود ترکیبی از انسان و گاو است حفاظت میشود.(هینلز، 31:1386)
گاو مرزیاب دیگر گاو اساطیری ایران است. در گزیدههای زاد اسپرم آمده است که در هنگام جنگ ایرانیان با تورانیان، هُرمزد گاوی بزرگ آفرید که مرز ایران و توران با آن مشخص میشد. این گاو در بیشهای نگاه داشته شده بود و در هنگام پیکار مرز بدان شناخته میشد.گاو وهرجگا نیز دیگر گاو اسطورهای ایران است که در داستان فریدون از آن یاد میشود.
در اسطورههای مهرپرستی نیز گاو نمادی از برکت است. در این اسطوره ها آمده است که پس از کشته شدن گاو توسط میترا، از خون گاو، گندم، درخت انگور و سایر گیاهان میرویند و خون گاو ریخته بر مزارع گندم باعث نیرومندی آن میگردد.(آموزگار،84:1387؛رضی،1381 :380).
گاو به این ترتیب در اساطیر ایرانی اهمیتی فراوان دارد و نمادی از زندگی، برکت، قدرت و بیمرگی است. از این جهت است که در گاتها نگاهداری گاو پاداشی بزرگ دارد. در هات 33 آمده است: « به کسی که با کوشش، از گاوان پرستاری میکند نوید داده میشود که روزی در بوستان اشا(بهست) به سر خواهد برد.»(عفیفی، 599:1374).
گاو به عنوان نمادی از بهار و نوروز
بر اساس معانی نمادین گاو به ویژه نماد برکت و رویش گیاهان، گاو در فرهنگ ایرانی به عنوان نمادی از آمدن بهار و نوروز نیز به کار رفته است. به موجب منابع پهلوی و اشارات اوستایی وقتی گاو نخستین کشته شد، خونش روی زمین جاری گشت و رستاخیز طبیعت با آن آغاز گردید.در روایات پهلوی قربانی کردن گاو، نخستین کنایه از آغاز بهار و فصل رویش گیاهان و جنبش و زندگی است، چون از روان شدن خون گاو بر روی زمین بود که گیاهان روییدند و جانوران پیدایش یافتند. چنان که رابطه قربانی گاو و میترا را در روایات ودایی نیز مشاهده میکنیم.(آموزگار، ٨٧ – ٨۴ ،١٣٨٧).
همچنین گاو به عنوان صورتی فلکی در دایرهالبروج در ترکیب با صورت فلکی شیر نمادی از بهار و نوروز است. شیر یا اسد پنجمین و گاو یا ثور دومین صورت فلکی در دایرهالبروج هستند. اریس. ف. اشمیت در این باره مینویسد: «از آنجا که شیر و گاو جزو بروج دوازدهگانه میباشند، این نقش با جشن نوروز ایرانی، که با روز اول بهار مطابق است، ارتباط دارد.»(اشمیت،82:1342). بنابر گردش صورتهای فلکی در آسمان، در نزدیکیهای اعتدال بهاری یعنی نوروز، برج شیر یا اسد بر برج گاو یا ثور تفوق مییابد و بهار آغاز میشود. بر اساس محل قرارگیری صورتهای فلکی در دایرهالبروج پدیدار شدن صورت فلکی گاو در آسمان هنگام صبح نشانه آمدن بهار بود. به این صورت که در نیمه زمستان صورت فلکی شیر در کنار نصف النهار قرار میگیرد و این در حالی است که گاو در غرب غروب کرده و ناپدید میشود. بنابراین شیر به عنوان طالع و غلبه کننده بر گاو نمودار شده که گویای آمدن بهار است.(رزمجو ۱۳۷۵: ۲۸؛ رزمجو، ۱۳۷۹: ۱۸۴).
نماد گاو در هنر ایران
اهمیت فراوان گاو در زندگی و اسطورههای ایرانیان سبب شد این جانور سودمند در قالب نمادی از مفاهیم گسترده آفرینش، حاصلخیزی، برکت، زندگی، بیمرگی و قدرت وارد هنر ایران شود. گاو هم به صورت تصویری و هم به صورت سمبلیک، هم به صورت منفرد و هم در ترکیب با تصاویر دیگر و همچنین در قامت جانوران ترکیبی مانند انسان-گاو و گاو بالدار در هنرهای مختلف ایرانی دیده میشود. هر کدام از این نوع تصاویر معانی خاص خود را داشتند. ایرانیان تصویر گاو را در مهمترین بناها مانند کاخها و پرستشگاهها در با ارزشترین ابزارها مانند زیورآلات و سکهها و در فاخرترین آثار هنری مانند نگارهها و نقشبرجستهها به کار بردهاند و به این ترتیب بر ارزش و اهمیت این جانور در زندگی تاکید کردهاند.
یکی از نخستین نمونههای تصویر گاو در هنر ایران را می توان در هنر تمدن جیرفت، حدود هزاره سوم پ.م، مشاهده کرد. در برخی از ظروف سنگی به دست آمده از این تمدن، تصاویر گاو به همراه انسان به کار رفته است. همچنین دو مجسمه از تمدن عیلامی یکی مجسمه نقره ای گاو نشسته(2900تا3100پ.م.) و دیگری مجسمه سفالین گاو از زیگورات چغازنبیل (اواخر هزاره دوم پ.م) از زیباترین نمونهها به شمار میآیند. در هنر پیش از هخامنشی، نقش گاو را میتوان در مهرهای شوش، سفالینههای سیلک و مارلیک، مفرغهای لرستان و زیورآلات دیگر تمدنهای پیشا هخامنشی مشاهده کرد. جام طلای حسنلو (1200 تا 1500پ.م.) شاید با ارزشترین اثر در این میان باشد که در آن تصویر گاو به همراه ایزدان دیده میشود.
ظرف سنگی با تصویر گاو در کنار انسان، اثری از تمدن جیرفت، British Museum
تندیس نقرهای گاو نشسته(2900تا3100پ.م.)، موزه متروپولیتن نیویورک
پیکره سفالین گاو نر، اواخر هزاره دوم پ.م، موزه ایران باستان
جام طلای حسنلو با تصویری از گاوی که گردونه ایزدان را حمل می کند، موزه ایران باستان
مهمترین نمود تصویر گاو در هنر ایران باستان در هنر هخامنشی است. در سنگنگارههای تخت جمشید تصویر گاو بارها و در صورتهای مختلف به کار رفته است. مجسمه ترکیبی انسان و گاو بالدار، تصویر جدال شیر با گاو و تصاویر صف شیرها و گاوها نمونههایی از بازنمایی گاو در هنر هخامنشی هستند. تصویر شیر گاو شکن در پلکان تالار آپادانا نمادی از نوروز به شمار میآید.
سنگ نگاره شیر گاو شکن، پلکان تالار آپادانا، تخت جمشید
در هنر دوره اسلامی نیز تصویر گاو در شکلهای مختلف بازتاب یافته است. گاو در دوره اسلامی در هنرهایی مانند نگارگری، مجسمه سازی، سفال و سرامیک، منسوجات و … قابل مشاهده است. یکی از مهمترین بازنماییهای گاو در نگارگری ایرانی به نسخهای از کلیله و دمنه دوره تیموری مربوط میشود. در این کتاب نگارهای از حمله شیر به گاو دیده میشود که به شدت تحت تاثیر سنگ نگاره شیرگاو شکن در تخت جمشید است. با توجه به رابطه نقشمایه حمله شیر به گاو به نوروز و طبیعت بهاری نگاره، می توان گفت این نگاره نیز نمادی از نوروز و بهار در هنراسلامی است.
کلیله و دمنه بایسنقری، 830ه.ق.، موزه توپ قاپی سرای استانبول
گاو در هنرمعاصر ایران
هنرمندان معاصر ایران نیز به گاو توجه کردهاند و نمونههای زیبایی از آثار هنری با موضوع گاو را میتوان در هنر معاصر ایران مشاهده کرد. در گالری هفتا نمونههایی از آثار هنرمندان معاصر با موضوع گاو وجود دارند. تابلوی نقاشی پرویز معزز یکی از این آثار است.پرویز معزز مجموعه نقاشیهایی با موضوع گاو خلق کرده است که یکی از زیباترین نمونههای این مجموعه در گالری هفتا عرضه شده است. در این نقاشی معزز چند گاو را که پشت به مخاطب قرار دارند را تصویر کرده است. گاوها به صورت واضح دیده نمیشوند بلکه فیگورهای تجرید شدهای هستند که در مرزهای خیال و اقعیت جایی در خاطره قومی ما ایرانیان قرار دارند.
نقاشی با موضوع گاو، پرویز معزز، گالری هفتا
دیگر آثار با موضوع گاو در گالری هفتا مجسمههای سرامیکی با لعاب احیایی علی زمانی هستند که در شکلهای عمودی و افقی ساخته شدهاند. مجسمههای گاو علی زمانی انتزاعی و مدرن خلق شدهاند اما به شدت تحت تاثیر مجسمههای سفالین گاو در هنر ایرانی و نمادپردازی قدرت گاو در فرهنگ بصری ایران هستند. زمانی در این مجسمهها قدرت و تحرک اندام گاو را با خطوطی منحنی ایجاد کرده است و گاوِ مجسمه گویی لحظهای دیگر از جای کنده میشود و حرکت میکند.
مجسمه گاو، سرامیک با لعاب احیایی، اثر علی زمانی، گالری هفتا
مجسمههای سرامیکی گاو با لعاب لاستر احیایی اثر پروین حیدری نسب نیز از جمله آثار هنری با موضوع گاو در گالری هفتا هستند. این مجسمهها برداشتی مدرن از ریتونهای سفالی گاو نر هستند که از تمدن مارلیک حدود 1000پیش از میلاد، به دست آمدهاند. لعاب احیایی این مجسمهها حالتی کهن و تاریخی و در عین حال رنگارنگ به آنها بخشیده است و یادآور اسطوره گاو رنگین بَرمایه شاهنامه است. در شاهنامه در داستان فریدون از گاوی سخن میرود که دایه فریدون است و فریدون در کوه دماوند دور از پدر و مادر با شیر او پرورانده میشود. گاوی رنگارنگ همچون طاووس:
همان گاو کش نام برمایه بود زگاوان ورا برترین پایه بود
ز مادر جدا شد چو طاووس نر به هر مویبر تازهرنگی دگر
که کس در جهان گاو چونان ندید نه از پیرسر کاردانان شنید
مجسمه سرامیکی گاو با تکنیک لعاب لاستر احیایی، با الهام از ریتونهای سفالی تمدن مارلیک، اثر پروین حیدری نسب، گالری هفتا
ریتون سفالین، تمدن مارلیک، 1000پ.م.، موزه هنر کلیولند
گاو در فرهنگ ایرانی نمادی از فراوانی و برکت است از این رو در گاهشماری جانوری سال گاو سال فراوانی و رونق به شمار میآید. آثار هنری با موضوع گاو فراوانی و برکت سال را با زیبایی و اصالت پیوند میزنند و داشتن آنها میتواند نمادی از خیر و برکت و زیبایی در منزل باشد.
منابع
– آموزگار، ژاله،(1387) تاریخ اساطیری ایران ، تهران: نشر فرهنگ و ارشاد اسلامی.
-اشمیت، اریش،ف(1342)تخت جمشید، بناها، نقش ها، نوشته ها، تهران: انتشارات فرانکلین، امیرکبیر
-دادور، ابوالقاسم، مبینی، مهتاب(1388)، جانوران ترکیبی در هنر ایران باستان، تهران: انتشارات دانشگاه الزهراء.
– رزمجو، شاهرخ (۱۳۷۹)،”آغاز سال نو در دوره هخامنشی، مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز، پژوهشکده مردم شناسی، صص ۱۷۹-۱۹۲
– رزمجو، شاهرخ (۱۳۷۵)، “منشاء صورت های فلکی منطقهالبروج”، مجله نجوم، شماره ۵۴-۵۵، صص ۲۵-۲۹.
-رضی، هاشم(1381)، آئین مهر، تهران، انتشارات بهجت.
– عفیفی، رحیم. (1374). اساطیر و فرهنگ ایران. تهران: توس.
-فرنبغ دادگی(1369) بندهش، گزارنده: مهرداد بهار، تهران: توس.
-هینلز، جان(1388)شناخت اساطیر ایران، ترجمه ژاله آموزگار، احمد تفضلیف تهران: نشر چشمه