دنیا رحیمی

نفیسه رحیمی به سبب تبحّرش در سفالگری و مواد اولیه با کیفیت بالا توانسته نام تجاری خود یعنی دنیاسرامیک را به خوبی معرفی کند...

به قلم:علیرضا نوروزی

سُفال قطعه‌ای از سرامیک را می‌نامند که بین ۸۵۰ تا ۱۰۰۰ درجه سانتیگراد آتش دیده و دارای تخلخل نامرتب باشد.

“تخلخل نامرتب”

بی‌شک این عدم ترتیب، عدم نظم و رهایی حباب‌های موجود در بافت سفال است که آن را اینچنین مسحورکننده می‌نماید. ما انسانها نیز همچون این حباب‌ها، در سفال این عالم، اگرچه به مشیّت پروردگار، در قسمتی از آن جای می‌گیریم، اما جایگاهمان در گرمای کورۀ آزمون‌های روزگار مشخص می‌گردد.

 

نفیسه رحیمی که هنر در خانواده‌اش با طنینِ رشقِ قلم پدر او آغاز شده است، در چهارم بهمن ماه 1364 درمیانۀ ماموریت پدر به عنوان دبیر، در تفرش به دنیا آمد. 5 ساله بود که خانواده به اراک بازگشتند. در کودکی آرزویش بود که بتواند مانند خواهرش طراحی سیاه قلم انجام دهد.

در یکی از روزهای مقطع راهنمایی، خواهرش به اصرار از او خواست یکبار هم که شده طراحی را امتحان کند، اتفاقی که باعث شد نفیسه به گرافیک علاقه‌مند شود. به گفتۀ خودش “شروع کردم به کشیدن و توانستم.”

خواهرش که استعداد او را دید، مدام به طراحی و سیاه قلم تشویقش کرد و او که به ریاضی علاقه‌مند بود به سبب همین تشویق‌ها در مسابقات نقاشی کشوری نیز شرکت کرد و توانست در طراحی با قلم فلزی رتبۀ دوم را کسب نماید. هیجان کسب این عنوان او را به طراحی مشتاق‌تر کرد؛ کار با فوتوشاپ و گرافیک رایانه‌ای را از خواهرانش که مهندس کامپیوتر بودند آموخت و توانست در سال اول دبیرستان با آموخته‌هایش پوستری گرافیکی برای مدرسه طراحی کند.

ورود به هنرستان

مشاور مدرسه که از دوستان مادرش بود به اصرار او را به تحصیل در هنرستان تشویق کرد؛ معدلش خوب بود و  به این دلیل دلش نمی‌خواست در هنرستان که آن سالها تفکر مناسبی در جامعه نسبت به دانش‌آموزانش وجود نداشت، تحصیل کند.

با اکراه و به شرط تجربۀ یک هفته‌ای به هنرستان رفت، در روز اول اما برگزاری کارگاه چاپ و عکاسی و تجربۀ تاریکخانه و کار با آگراندیسمان او را به ماندن مشتاق کرد. دوستی پیدا کرد که او هم با معدل بالا به انجا آمده بود. با هم قرار گذاشتند در رشته‌هایی که دوست داشتند هنرمندی برجسته شوند.

و اینچنین او از هنرستان و در رشتۀ گرافیک فارغ‌التحصیل شد. او که قصد ورود به دانشگاه را داشت مقطع پیش‌دانشگاهی را نیز گذراند و توانست در گرایش تازه تاسیس سفال و سرامیک از دانشگاه هنر و معماری اردکان یزد پذیرش بگیرد. در دانشگاه بود که با سفال آشنا شد و به جهت علاقۀ وافر به این هنر، سعی در فراگیری تمامی تکنیک‌های آن نمود.

پس از فارغ التحصیلی به اراک بازگشت و مشغول به کار شد.

از سال 1386 در کاروانسرایی که از سوی اداره کل میراث فرهنگی اراک مرمت و به جهت اشاعۀ فرهنگ استفاده از صنایع دستی ایجاد شده بود، غرفه‌ای در اختیارگرفت و به مدت پنج سال، همزمان با برگزاری جلسات کاری و فروش آثار، به آموزش هنرجویان سفال نیز پرداخت.

تبحر در کار

به سبب تبحّرش در سفالگری نقش‌برجسته و باور اطرافیان، در سال 1391 کارگاه شخصی‌اش را دایر کرد و توانست ظرف مدتی کوتاه و با نمایش ظرافت و زیبایی آثارش، از هتل‌های تهران و دیگرشهر‌های بزرگ و همچنین ویلاها و ساختمان‌های خصوصی در مجلّل‌ترین نقاط کشور دعوت به انجام پروژه گردد.

پس از چندی با شناخت ضعف خود در زمینۀ شناخت لعاب و متریال‌های گوناگون، نزد استاد باقری در کرج آمده و در حدود یک سال حضوردرکلاس های ایشان، لعاب‌کاری، فرم دهی با دست و قالبگیری پیشرفته را به غایت فراگرفت.

او که دیگر در انجام پروژه‌های نقش برجسته برای خود کشفی تازه نمی‌یافت، کار در آن حوزه را رها کرده و بر طراحی و تولید آثار سرامیکی تمرکز نمود.

نفیسه رحیمی که همیشه طراحی آثارش را خود انجام می‌دهد تا از منحصر‌به‌فرد بودن انها اطمینان حاصل کند، در بسیاری از اوقات اگر اثر نهایی‌اش شبیه به آثاردیگران شود آن را به فرآیند بازتولید می‌سپارد.

او که به گفتۀ خود، در سال‌های ابتدایی فعّالیتش در اراک باید با همکارانش در تهران رقابت میکرد، امروز خشنود از آن است که این سالها، همکاران و رقبایی خلّاق، تازه‌نفس و پرانرژی در این حوزه در شهر خودش دارد که در بسیاری از اوقات از رقابت سالم با ایشان به خلق آثاری بدیع دست می‌یابد.

برندی تازه

او که فعّالیت برند دنیا سرامیک را در حیاط خانۀ مادربزرگش با خرید یک کورۀ گازی و تولید آثاری با طراحی خاص آغاز کرد؛ آن سالها به دلیل نبود زمینۀی مناسب در اراک بسیاری از امور را به صورت آزمون و خطا پیش می‌برد.

کار با کورۀ گازی قلق‌های زیادی داشت و در بسیاری موارد زیان‌های جبران ناپذیری به بار می‌آورد.

پس از یک سال کارگاهش را به اطراف اراک و در روستایی در نزدیکی شهر منتقل نمود تا از نگرانی‌های بی‌مورد همسایگان در امان باشد، پس از سه سال در ملکی بزرگ با حدود یک هکتار زمین، با خرید و استفاده از 4 کوره برقی و افزایش تجهیزات، برند دنیا سرامیک توانست هزاران ظرف سفالین را به مشتریان خود در سراسر ایران بفروشد.

او که این‌روزها دوباره به شهر بازگشته و کارگاهش را در ملکی مستقل دایر نموده است، همواره تلاش می‌کند تا ضمن تولید آثاری زیبا و کاربردی، به خلق آثاری هنری در زمینۀ سفال نیز پرداخته و هنر خود را در بوتۀ نقد و آزمایش قرار دهد.

به این جهت اثری از خود را در سال 1397 از سوی اداره کل میراث‌فرهنگی اراک به جشنواره فجر ارسال نمود که با استقبال نیز رو‌به‌رو گردید.

در سال 1398 نیز اثری از او، برای کسب نشان ملّی پذیرفته شده و امسال نیز برای دوسالانۀ سرامیک اثری از او توسط کمیتۀ انتخاب جشنواره پذیرفته شده است.

به باور نفیسه، 70 درصد ایده پردازی، ذاتی است اما بی‌شک درک ما از هنرهای هم‌سو همچون کتابخانه‌ای مملو از طرح و فرم و جنس، در لحظۀ خلق آثار یاریگر ما خواهند بود. او در طراحی هر اثر خود را عاری از وام‌گیری از آثار دیگر هنرمندان نمی‌داند اما باور دارد بی‌آنکه به صورت ارادی تصمیم در این خصوص گرفته باشد، هر چقدر هم بخواهد آثارش با دیگران متفاوت و با دیگر آثارش مشابه است؛ گویی امضایی نامرئی از او در طراحی واجرا تمامی آثارش وجود دارد.

همیشه بی تکرار

او که حتّی دوست ندارد خودش را هم کپی کند و از تکرار همواره می‌پرهیزد و شیفتۀ تجربیات نو در سفالگری است. او می‌گوید در این هنر، اتفاقات عجیب و غریب زیادی را پشت سر گذاشته؛ گاهی با فرمولی یکسان، یک بخش از آثارش سالم و بخشی از آثارش خراب از کوره درآمده‌اند. او در طی روند یادگیری تکنیک راکو که با آتش بازی انجام میشود، حدود 400 قطعه صددرصد دست ساز را شکست و خراب کرد.

اما جواب آن‌که چرا شکست؟ چرا خراب شد؟ همیشه او را در نهایت به فرمول صحیح اجرا می‌رساند.

او که زمانی در حسرت دست‌آوردهای امروز خود بوده است، اکنون با همراه نمودن خواهر و همسرش، توانسته است آثاری نوآورانه و زیبا در هنر سفال خلق نماید که بی‌شک در پس هریک، روزها و سالها تلاش و کوشش در جهت فهم و اجرای صحیح تکنیک‌های گوناگون نهفته است.

 

نظرات کاربران
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دنیا رحیمی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *