زهرا یزداننژاد
زهرا یزداننژاد بافتن گلیم را در کودکی از مادرش آموخت و از همان زمان جستهگریخته به گلیمبافی میپرداخت. او در کنار گلیمبافی کارهای هنری متعدد دیگری را هم تجربه کرد...
بهقلم: صبا عبداللهی
کشف ذوق هنری در کودکی
زهرا یزداننژاد بافتن گلیم را در کودکی از مادرش آموخت و از همان زمان جستهگریخته به گلیمبافی میپرداخت. او در کنار گلیمبافی کارهای هنری متعدد دیگری را هم تجربه کرد؛ اما پس از ورود به دانشکدهی فنی و تحصیل در رشتهی مهندسی، بهدلیل ازدیاد مشغلهها، بهناچار از گلیمبافی فاصله گرفت.
وصال دوبارهی گلیم
مهاجرت از شهر شلوغ تهران به رشت و کمترشدن مشغلهها باعث شد تا زهرا خلأ فعالیت هنری را بیشازپیش احساس کند؛ پس تصمیم گرفت به فراگیری موسیقی و بافتن دوبارهی گلیم روی بیاورد. این بار اما بافت گلیم برای او از سرگرمی فراتر رفت و به فعالیت جدی او که حالا با رویکردی تجاری به آن میپرداخت، تبدیل شده بود.
از آنجا که شغل اول او تجارت الکترونیک بود و تجربهی فعالیت بهعنوان مهندس صنایع را در کارنامهی کاری خود داشت، خیلی زود توانست کیفیت و توسعهی فعالیت هنریاش را رشد دهد و بهتعبیر خودش، فعالیتش را «اصولی» پیش ببرد.
اقناع روحی؛ بزرگترین انگیزه برای بافتن گلیم
همانند هر هنرمند دیگری که پیوند معنایی ذهن او با جهان بهواسطهی هنر میسر میشود، زهرا یزداننژاد نیز بدون انجامدادن فعالیت هنری، جای خالیای را در زندگیاش حس میکرد. او معتقد است کار در کارخانه کاملاً او را اقناع نمیکرد و «خلقکردن» و «رشددادن» در فعالیت هنری بود که برای او لذتبخش به نظر میرسید و رضایتش را جلب میکرد.
نکتهی قابلتوجه دیگر دربارهی یزداننژاد، کارآفرینی اوست که باعث شد افرادی که با آغاز بحران شیوع ویروس کرونا کسبوکار خود را از دست داده بودند، با همراهی او در بافت گلیم همچنان درآمد کسب کنند. در کسبوکار یزداننژاد دو نفر بهطور مستقیم و سه نفر بهطور غیرمستقیم مشغولبهکار شده بودند و این اشتغالزایی برای زهرا بسیار رضایتبخش و دلگرمکننده بود.
مهاجرت از شهر شلوغ تهران به رشت و کمترشدن مشغلهها باعث شد تا زهرا خلأ فعالیت هنری را بیشازپیش احساس کند؛ پس تصمیم گرفت به فراگیری موسیقی و بافتن دوبارهی گلیم روی بیاورد. این بار اما بافت گلیم برای او از سرگرمی فراتر رفت و به فعالیت جدی او که حالا با رویکردی تجاری به آن میپرداخت، تبدیل شده بود.
مهجوربودن گلیم؛ انگیزهای دیگر برای بافتن
زهرا یزداننژاد گلیمبافی را هنر مهجوری میداند؛ «چراکه هرگز بهاندازهای که به فرش بها داده میشود، از گلیم استقبال صورت نمیگیرد. تولیدکنندگان فرش انگیزه و رغبت بیشتری دارند تا برای پیروزی در بازار رقابتی فرش، مواد اولیهی باکیفیتتری را به کار ببرند؛ اما تولید و استفاده از مواد اولیهی مرغوب برای تولیدکنندگان گلیم بهصرفه نیست».
یزداننژاد با روش منحصربهفرد خود و ابتکار ویژهای که به کار میگیرد، تلاش میکند هنر گلیمبافی را از معضلاتی که با آن مواجه است، نجات دهد.
همانند هر هنرمند دیگری که پیوند معنایی ذهن او با جهان بهواسطهی هنر میسر میشود، زهرا یزداننژاد نیز بدون انجامدادن فعالیت هنری، جای خالیای را در زندگیاش حس میکرد. او معتقد است کار در کارخانه کاملاً او را اقناع نمیکرد و «خلقکردن» و «رشددادن» در فعالیت هنری بود که برای او لذتبخش به نظر میرسید و رضایتش را جلب میکرد.
طراحیهای بهروز و استفاده از مواد اولیهی اعلا
یزداننژاد در بافت گلیم از مواد اولیهی اعلا از جمله نخهای مرینوس خارجی که بسیار گرانقیمت هستند استفاده میکند. این در حالی است که سایر گلیمهای ایرانی از پشم یا نخهای مصنوعی از قبیل اکرولیک بافته میشوند. ویژگی منحصربهفرد دیگر او در بافت گلیم، طراحیهای بهروز است. زهرا یزداننژاد کاربرد گلیم را هم بهروز میکند.
او کوسنهای زیبا و زیربشقابیهای ظریفی با استفاده از گلیم میبافد که در سبک زندگی امروزی بیشتر موردتوجه است و خلاقیت قابلتوجهی به شمار میرود. کیفیت و خلاقیت طراحیها و بافتههای جدید یزداننژاد تا جایی پیش رفته که استقبال ایرانیان خارج از کشور را نیز به همراه آورده است.