ساوالان جماعتی
...
بهقلم: مریم شیخزاده
خستگیناپذیری برای دستیابی به امکانات
نقاش جوان و دغدغهمند، ساوالان جماعتی، 17 اسفند 1368 در اردبیل متواد شد. از همان دوران کودکی بهسبب فعالیت یکی از سه برادرش بهزاد در خوشنویسی، و آشنایی پدرش با موسیقی سنتی، در فضای هنری رشد کرد. او از 12سالگی بهطور جدی وارد دنیای خوشنویسی شد و در مقاطع بالاتر تحصیلی، با حضور در مسابقات خوشنویسی و نقاشیخط، رتبهها و مقامهای برتر را به خود اختصاص داد. تحصیل در هنرستان و رشتهی گرافیک هم باعث آشنایی او با طراحی شد؛ در همین دوران بود که کتاب طراحیهای احمد وکیلی را دید و انگیزهای شد برای آنکه مانند همشهریاش تلاش کند تا به تهران برود و به امکاناتی که در شهرستان یافت نمیشد، دست پیدا کند.
با اینکه او دوست داشت در رشتهی گرافیک ادامهی تحصیل بدهد و با قبولی در رشتهی نقاشی دانشگاه شاهد چندان راضی نبود، پس از دو ترم گذراندن دروس رشتهی نقاشی، تصورات او دربارهی این رشته تغییر کرد. او فهمید بهدلیل درک غلط شایعی که از این دو رشته در آن زمان وجود داشته و ناآگاهیاش، تصور اشتباهی از رشتهی نقاشی داشته است و پس از آن به فراگیری این رشته پرداخت. او که شاگرد اساتیدی مانند حبیبالله صادقی، مرتضی اسدی، کاظم چلیپا و احمد وکیلی بوده است، پیشتر در آتلیهی شخصیاش مشغول به تدریس هم بود. بهمرور زمان تمرکز اصلیاش را روی خود نقاشی گذاشت، اما همچنان در هنرستان هنرهای زیبا تدریس میکند و در این سالها نمایشگاههای انفرادی متعددی برگزار کرده و در نمایشگاههای گروهی زیادی هم حضور داشته است. جماعتی با توجه به اوضاع اقتصادی ترجیح داده است یکی اتاقهای خانهاش را تبدیل به آتلیه کند تا با اختیارعمل بیشتری در تمام ساعتها مشغول نقاشی باشد.
پایبندی به سنتهای فرهنگی
با وجود مهاجرت جماعتی از اردبیل به تهران پس از دوران دانشگاه، او هیچگاه شهر خود را فراموش نکرد و همیشه ریشههای فرهنگی زادگاهش در فعالیتهایش جریان داشتند؛ در اکثر آثارش ردپای طبیعت، که از مضامین اصلی آثار اوست، دیده میشود. او دربارهی این وجه از آثارش میگوید: «همیشه سعی دارم تا واقعیتی که در آن زیست کردهام را بکشم و هیچگاه مناظرم تخیل نبودهاند؛ هر طبیعتی که کار کردهام را پیش از آن زندگی کردهام».
همچنین در آثار ساوالان جماعتی اسطوره، حماسه، تاریخ و تمدنهای باستانی در فضایی کلاسیک به نمایش درمیآیند. خود او نیز علاقهی بسیاری به نقاشیهای کلاسیک دارد. با توجه به اینکه او خود را نقاشی فیگوراتیو میداند، بهدلیل پررنگبودن این مجموعهآثارش در این سالها، جماعتی بیشتر بهعنوان نقاش رمانتیسم شناخته شده است.
آثار قصهگو؛ بیانیههای شخصی هنرمند
جماعتی از آن دسته هنرمندانی است که حرفهایش را با آثارش میزند. او خود میگوید: «من هنرمندی هستم که به بسیاری از مسائل اعتراض دارم؛ اما اعتراضم را نه با مشت گرهکرده، بلکه با آثارم نشان میدهم. من در یکی از مجموعهآثارم با کشیدن کلاغها و پرندگان مرده، سعی داشتم تا مرگ تمدن، فرهنگ و انسان را به تصویر بکشم».
زندهنگهداشتن ریشههای فرهنگی برای جماعتی بهاندازهای اهمیت داشته است که در راستای حفظ سنتها و زبان آذری، با دوستان خود انتشارات «ساوالان ایگیدلری» را راهاندازی کرده و بدون دغدغهی مالی در این مجموعه بهعنوان مدیر هنری فعالیت میکند.
در روزگار کرونا جماعتی منتظر بهترشدن شرایط نمانده و تجربهی برگزاری نمایشگاه مجازی را هم در کارنامهی خود ثبت کرده است. او در این شرایط با اتخاذ دیدی مثبت به تلاش و فعالیتهای هنری خود ادامه داده است.