سید محمد اقبالی
سید محمد اقبالی زارچ هدف خود را احیا و بازآفرینی پارچههای سنتی می داند. او طرحهای سنتی ایرانی را با مدرنیزه کردن از جهت نقش، رنگبندی و بافت که موجب شده برای همگان قابل فهمتر شود .و همین زمینهساز ایجاد مسیر جدیدی برای صنعت نساجی گردید...
به قلم:علیرضا نوروزی
کوچههای سایه آفتاب، آفتابهای تیز، سایههای خنک. شاخههای انار که از حیاطها به کوچهها سرک میکشند.
شهری خشتی که قدم زدن در خیابانها و کوچه پس کوچههایش آدمی را به دنیایی دیگر میهمان میکند.
دنیایی شیرین، پر از آرامش و رنگارنگ از طرح و نقش؛ یزد.
گرمای جوانی
تابستان1397
مسجد جامع یزد
چند جوان خوش فکرکه دلشان برای داشتههای فرهنگیِ در خطر نابودیِ این کهن دیار میتپد. هر کدام دانش آموختۀ رشتهای است. چند تن مثل محمد حتّی دانشگاه را هم تمام کردهاند. جمع شدهاند تا از فکرهایشان چون شاخههای در هم تنیده، لانهای بسازند برای جان گرفتن دوبارۀ صنعت نساجی بزرگترین شهر خشتی جهان. بلند پروازند و نامشان را نیز “دال زال” به معنای عقاب سپید میگذارند.
سید محمد مهدی اقبالی و همراهانش، هدف خود را احیا و بازآفرینی پارچههای سنتی یزد با استفاده از ظرفیت هنری شهر و بهرهمندی از کاربردی سازی این آثار در دنیای طراحی مد روز دنیا و همچنین جلوگیری از زوال کارگاههای کوچکی که در شهر یزد در این صنعت مشغول به کار بوده اند تعیین میکنند.
محمد که خودش در جوانی هر روز عصر بعد از دانشگاه به کارگاه بافندگی خانوادگی باز میگشته و شبهای بسیاری را پشت دستگاه و در همان سالن کارگاه صبح کرده؛ و همچنین تجربۀ رهبری گروه گردشگران خارجی میهمان در یزد را عهدهدار بوده قبول مسئولیت میکند تا این حرکت به نتیجه مناسب دست یابد.
گامها را از ابتدا حساب شده برداشته و توان خود را معطوف و منقسم به سه بخش میدارند:
- محصولات طراحی مد که شامل شال، کیف، کفش، مانتو، تی شرت مردانه و چند محصول دیگر میشود.
- محصولات دکوراتیو منزل که رومیزیهای سنتی، ترمهها و کوسنهای تزئین مبل از آن دسته اند.
- کالای خواب که شامل روتختی، روبالشتی، کوسن تخت، روکش و حوله میشود.
سایۀ خُنُکِ تیمچه
محمد اقبالی که از خردسالی در میان حجرۀ پدر، عموها و دیگر آشنایان به خوبی با قالی بافی و تولید دیگر پارچههای سنتی یزد آشنا میشود، در نوجوانی با شاگردی برای پدر و بافت روفرشی یزدی و کار موقت در شال بافی به میزان آشناییاش با این فن میافزاید.
سوغات برای فرنگ
پس از دانشگاه علی رغم خواست خانواده و به سبب توانمندیاش در ارتباطات و مهارت زبانی، به عنوان تورلیدر گردشگران اروپایی در شهر یزد مشغول به کار میشود.اما پس از مدتی، با مشاهدۀ خلاء در حوزۀ محصولات کاربردی و با کیفیت نساجی جهت ارائه به گردشگران و به دلیل آشنایی کامل خود با آن صنعت، با همراهی دوستانش، دال زال را تاسیس میکند.
حفظ کیفیت در بالاترین سطح آن از نظر جنس و طرح، عدم استفاده از چرم مصنوعی در محصولات تلفیقی و استفاده از طراحیهایی که او آنها را ماحصل آشتی و آشنایی صنعت نساجی ایران با متخصصّان آکادمیک طراحی و سایر رشتههای مرتبط میداند، باعث شد تا این گروه جوان بتوانند در مدت زمان کوتاهی علاوه بر نظر گردشگران خارجی در یزد، نگاه مشتریان هنرشناس داخلی را نیز به سوی خود بکشانند.
محمد که در 17 سالگی اولین روفرشی بافته شدهاش را به مادرش به پاس حمایتهای همیشگیاش هدیه داده بود، نخستین شال تولید شده در گروهش را نیز به استادی از دانشگاهش تقدیم کرد. کسی که همواره او و سایرین را به کارآفرینی تشویق کرده و در این راه مشوقش بود.
سه تیغ آفتاب بر امیرچخماق
مدرنیزه کردن طرحهای سنتی ایرانی از جهت نقش، رنگبندی و بافت موجب شد تا این طرحها برای همگان قابل فهمتر شود و همین زمینهساز ایجاد مسیر جدیدی پیش روی صنعت نساجی یزد گردید. مسیری که به لحاظ اقتصادی هم، ارزش افزودۀ زیادی داشت.
دال زال اکنون با تدوین استراتژیهای عملیاتی، عزم آن دارند تا در آینده با تبدیل به برندی جهانی، با استفاده از پارچههای ایرانی، به ویژه پارچههای سنتی یزد، شکوه صنعت نساجی ایران در اواخر دورۀ افشاری، صفویه و قاجاریه در تولید پارچههای نخی اعلا همچون: ترمه بافی، مخمل، دارایی، پارچه امیری کرمان، ابریشم بافی کاشان و زری بافی یزد را بار دیگر به رخ کشند.
سید محمد مهدی اقبالی زارچ که به آیندهای درخشان برای صنعت نساجی ایران امیدوار است، به همراه گروهی همدل و همراه، توانستهاند مرز میان مدرنیه و سنت را در هنر نساجی تا حدی از میان بردارند و در جهت فراهم کردن بازارها و موقعیتهای تجاری گوناگون بکوشند.
تلاشی صادقانه در ارائه محصولاتی اصیل، همسو با استاندارد جهانی.