صدف میرفخرایی

هنر قلم‌زنی از آن دسته فنون است که قدمتی دیرینه دارد. صدف میرفخرایی جز هنرمندانی است که این روزها تمام تلاش خود را می‌کند تا این هنر کهن را زنده نگه دارند...

صدف میرفخرایی

 

به قلم:هستی محمودزاده

هنر قلم‌زنی از آن دسته فنون است که قدمتی دیرینه دارد. از آغاز کار انسان با فلز، استحکام و ماندگاری رمز توجه انسان به این ماده بود. اما کم‌کم، ذوق شکل دادن و طرح کشیدن و تزئین فلزات جای خود را در عالم هنر پیدا کرد و این مسیر تا جایی ادامه یافت که هنر قلم‌زنی هنری رایج شد. این روزها کسانی هستند که تمام تلاش خود را می‌کنند تا این هنر کهن را زنده نگه دارند.

 

ریاضی یا هنر

صدف میرفخرایی متولد 1362 در تهران و فرزند استاد مصطفی میرفخرایی است. با وجود اینکه پدرش هنرمند بزرگی بود اما هیچگاه حتی در ذهنش نیز متصور نمی‌شد که به دنبالا هنر برود چون از همان کودکی به ریاضی علاقه زیادی داشت و وقت مواجه شدن با مسئله‌ها انگار در عالم ریاضی گم می‌شد و با حل کردنشان مثل این بود که خودش را پیدا می‌کرد. این علاقه به ریاضیات، تا سال آخر دانشگاه پیش از گرفتن مدرک کارشناسی مهندسیِ برق در سال 90 ادامه داشت.

اما دقیقا در همان سال بود که متوجه علاقه‌اش به قلم‌زنی شد. بی آنکه متوجه باشد، روحش او را به سوی دیگری می‌کشید. به مسیری که همیشه در مقابل چشمانش بود اما از آن غافل شده بود. بی آنکه بداند از سال‌ها پیش با هر صدای ضربه چکش پدر بر فلز، هنر در روح او هم جوانه زده بود و حالا درست مانند گیاهی که نرم و نازک درون سنگی سخت رشد کرده و راه خود را بالاخره از میان آن تنگنا پیدا می‌کند، در اولین فرصت، راه خودش را باز کرده بود.

برای صدف از این مسیر گریزی نبود. محل زندگی دوران نوجوانی‌اش هم در رشد روحیۀ هنرمندانه‌اش موثر بود. نوجوان که بود، به پایتخت هنر و معماریِ ایران یعنی اصفهان مهاجرت کرده بودند. نمی‌شود در اصفهان باشی و هر روز صدای کار قلم‌زنی پدر را شنیده باشی و میل به هنر در تو نباشد.

 

 

ملیله و مشبک

مدتی طول کشید تا بتواند مطمئن شود که به این هنر علاقه دارد. آنقدر همیشه به واسطه کار پدر، در خانه با قلم‌زنی زندگی کرده ‌بود که بی‌آنکه متوجه باشد بودن این هنر برایش امری طبیعی جلوه می‌کرد، پس خودش هیچ وقت به دنبال ظرایف این هنر نرفته بود. تا وقتی که یک بار در یک ورک‌شاپ با هنر مشبک آشنا شد. آنجا بود که در نظرش مشبک اعجاب انگیز و متمایز از سایر شاخه‌های هنر قلم‌زنی آمد.

این‌ بار هنر را جدی‌تر گرفت. سال 92 بود که هنر مشبک را به صورتی جدی دنبال کرد. اولین کارش را هم در همان سال ساخت. هنگام ساختن یک اثر انگار خاطرات کودکی‌اش با ذوق هنری‌اش ترکیب می‌شد و طبیعتا نتیجه برایش دل‌نشین و لذت بخش بود.

بعد از آن تصمیم گرفت زمانی را نیز صرف فراگرفتن تخصصی ملیله‌سازی کند. پس سال 93 را به فراگیریِ فن ملیله سازیِ نقره توسط استاد موسوی گذراند. فکر می‌کرد که همه چیز با یاد گرفتن این هنر تمام می‌شود اما درست مثل پدر، این تازه اول راه او بود. اگرچه سال بعد دوباره به فضای درسی بازگشت و در آزمون ارشد مهندسی برق قبول شد. اما هنر را کنار نگذاشت و درس را در کنار آن ادامه داد.

سال 97 نیز در دورۀ آموزشی “مینای خانه بندی” در گرجستان شرکت کرد و مهارتی جدید را فرا گرفت.

رویداد‌ها، ورک شاپ‌ها و نمایشگاه‌ها یکی پس از دیگری برگزار می‌شدند و صدف هر روز بیشتر وابستۀ کارش می‌شد. سعی می‌‎کرد در هر کدام که می‌تواند شرکت کند و افتخاراتی نیز کسب کند.

وظیفۀ یک هنرمند

نگاه صدف به هنر، نگاه به یک شغل ساده نبود. حس می‌کرد بخشی از طراوت و سرسبزی که در خانه‌شان جاری بود وابسته به هنر پدر بود و امروز، صدف به تنهایی با گذراندن زمانش در این عالم، روحش را بانشاط نگه داشته‌ است. اما هنرمند فقط برای آرامش خودش نیست که کار می‌کند. هنر وظیفه‌ایست به گردن هر ایرانی تا این آسمان وسیع هنر ایران زمین را به جهانیان بشناساند. چیزی که دغدغه ی اصلیِ صدف میرفخرایی بعنوان یک هنرمند است و همین هدف قدم‌های این هنرمند جوان را برای برداشتن گام بعدی محکم تر می‌کند.

 

نظرات کاربران
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “صدف میرفخرایی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *