فرزاد فرجی
به گفتۀ فرزاد فرجی، کار در حوزۀ سفال و سرامیک، کار با موادی با ذاتی دوقطبی است: مواد و مصالح مشترک یکبار میتوانند محصولی کاملا "کاربردی" تولید کنند و همان مواد با تغییرات جزئی در اثری دیگر و طراحی و ساخت دیگر، تبدیل به محصولی "هنری ومفهومی"...
به قلم:علیرضا نوروزی
هنر را میتوان به آتشی فروزان تشبیه نمود که گویی مسیر پیشروی انسان هنرمند را روشن نموده و او را همواره از ورطۀ ظلمت و سیاهی بیرون نگاه میدارد؛ اما هنر، شاید در اصل مسیر ناهموار اما امن و دلنوازی است،که پیمودن آن، وجود آدمی را مملو از اشتیاق به تمام زیباییها میکند. زیباییهایی به رنگها و نمودهای گوناگون.
استاد فرزاد فرجی، که در سال 1355 در شهر رشت به دنیا آمد، از هنرمندان باتجربهای است که وجود خود را از لذت اشتغال به هنر، در شکلهای گوناگون آن سرشار نموده است.
شکست شیرین
پدرش کارمند شرکت ذوب آهن بود و او اولین کسی بود که در خانواده وارد عرصه هنر شد و هنر را به صورت جدی دنبال کرد.
آشناییاش با طراحی و نقاشی را مدیون شکسته شدن دستش در پنج سالگی میداند.آسیب سختی که باعث شد چند عمل بر روی دستش انجام بشود و در نهایت به توصیه پزشکان مجبور شد با احتیاط بیشتری زندگی کند و نمیتوانست مثل سایر پسربچهها به بازیها و فعالیتهای جسمی پربرخورد مشغول شود.
بنابرین فراغت و فرصتی که نصیبش شده بود را به کار میگرفت و از هر فرصتی برای نقاشی و طراحی استفاده میکرد.
وقتی به سن نوجوانی رسید، به اصرار خانواده و برخلاف میل شخصی، تنها به دلیل آنکه سطح نمراتش خوب بود، با اکراه زیاد وارد رشتۀ ریاضی- فیزیک شد.
سال اول را با نمرات خوب و عالی به اتمام رساند تا به خانواده و دیگر آشنایان که در آن سالها نگاه مثبتی به محصّلین هنرستان نداشتند، اثبات کند که تصمیمش برای تحصیل در هنرستان تنها به دلیل علاقۀ شخصی و نه به خاطر ضعف درسیست.
ورود به هنرستان
سال 1370، فرزاد تحصیل در رشتۀ گرافیک را در هنرستان ولیعصر(عج) که در آن زمان تنها هنرستان شهر رشت بود آغاز کرد. به خاطر نبود حمل و نقل عمومی مناسب در آن زمان، موقعیت جغرافیایی هنرستان برایش دور بود اما او که علاقه داشت مستقل باشد و خودش برای کارهایش تصمیمگیری کند، تمام سختیها را به جان خرید و دیپلمش را در سال 1374 در رشتۀ گرافیک گرفت.
پس از دو سال، فرزاد 20 ساله، بنابه علاقهمندی شخصی، در رشتۀ صنایع دستی وارد دانشگاه شد و از همان ابتدا به سفال و سرامیک علاقهمند نشان داد، به نحوی که پایاننامۀ دورۀ کارشناسیاش را نیز در همین حوزه به انجام رساند.
در طول دوران کارشناسی و کارشناسی ارشد، همچنان در زمینۀ طراحی و انجام هنرهای گرافیکی فعالّیت حرفهای خود را ادامه داد و به افتخاراتی نیز نائل شد؛ اما پس از آن و با پایان دوران تحصیل، به شکل جدی، کار در حوزۀ سفال و سرامیک را آغاز کرد.
5 سال مشغول پروژه های سفال و سرامیک در بخش معماری شد و با سرکار خانم پورسنگری و آقای محمدمهدی خان بیگی همکاریهای گستردهای در این زمینه داشت و بر تجربیاتش در کار با سفال و سرامیک افزود.
همزمان به تدریس دروس تخصصی گرافیک، طراحی و تاریخ هنر در هنرستان و
کارگاه سفال در دانشگاه و آموزشگاههای جهاددانشگاهی مشغول بود.
کارگاه مستقل
سال 1384، با تکیه بر تجربیاتی که نزد اساتید خود آموخته بود، کارگاه شخصیاش را دایر کرد. عمدۀ فعالیت خود را به ساخت آثار نقش برجسته و فضاسازی بیرونی ساختمانها معطوف داشت و با درک صحیح از فقدانها و نقاط ضعف اجرایی و کیفی و تلاش در راستای ایجاد و بهبود این موارد، توانست در فرصتی کوتاه اجرای پروژههای گوناگونی را عهدهدار شود.
در سال 1386، شکست مالی در پروژه ای بزرگ به دلیل عدم اجرای تعهدات توسط کارفرما، او را تا مرز ورشکستگی برد؛ اما سرمایۀ اصلی او، مهارتش بود. پس فرزاد که در بحث طراحی و تولید، توان ویژهای برای عرضه داشت و در این سالها در خصوص راهکارهای ایجاد ارتباط صحیح با مصرفکننده نیز باتجربه شده بود، با تمرکز بر حوزۀ آوانگارد صنایع دستی و فهم “لزوم تولید و عرضۀ محصولات کاربردی بر اساس نیاز مخاطب” که همچنان آن را از حوزهای کمتر توجه شدۀ صنعت سفال و سرامیک میداند، توانست آثار مدرن و کاربردی بسیاری در صنعت سفال و سرامیک طراحی و خلق نماید.
افتخارات
فرزاد فرجی، ضمن حفظ و ارتقاء جایگاه هنرمندانهاش در دو حوزۀ هنرهای تجسمی و گرافیک، توانسته است با توجه به توان مدیریتی خود در هر دو حوزه، مسئولیتهای اجرایی مختلفی را نیز بر عهده بگیرد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- عضو هیئت مدیره، نایب رئیس، مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره انجمن هنرمندان سفالگر ایران در دورههای گوناگون
- عضو شورای سیاستگزاری و هیئت داوران دوسالانه ملی سرامیک ایران و جشنواره هنرهای تجسمی فجر در حوزه صنایع دستی ( داور نشان ملی )
- عضو شورای مشورتی اداره کل هنرهای تجسمی ایران
- دبیر کمیسیون پژوهش و آموزش خانه هنرمندان ایران
- دبیر اجرایی بخش ایران در چهارمین بینال فاین کرفت در گرند پاله پاریس
- عضو هیات داوران جشنواره نشان ملی صنایع دستی و جشنواره هنرهای تجسمی فجر در ادوار گوناگون
امروز ، او با بیش از 12 سال سابقۀ آموزش و کسب ارزشمندترین جوایز در حوزۀ گرافیک و سفال و سرامیک، به عنوان هنرمندی شناخته شده در هر دو حوزه و به خصوص صنعت سفال و سرامیک، همچنان مشغول خلق آثار ارزشمند و ارائۀ آن به جامعه میباشد.
ساختار شکنی
به گفتۀ فرزاد فرجی، کار در حوزۀ سفال و سرامیک، کار با موادی با ذاتی دوقطبی است: مواد و مصالح مشترک یکبار میتوانند محصولی کاملا “کاربردی” تولید کنند و همان مواد با تغییرات جزئی در اثری دیگر و طراحی و ساخت دیگر، تبدیل به محصولی “هنری ومفهومی” شود.
فرزاد فرجی همواره تاکید ویژهای بر لزوم کاربردی بودن آثار خود دارد. او اگرچه کارهای زیادی برای تولید گسترده و تکثیرپذیر دارد اما همچنان تاثیرات حالات گوناگون روحیش را حتّی بر روی آثار طراحی شده برای تولید گسترده نیز، معمول و متداول میداند و در راستای فعّالیتهایش در تولید محصولات تکثیرپذیر از سال 1390 تا کنون ، مطالعه درخصوص “جامعه مخاطب” و “طراحی کاربردی” و در نگاه کلیتر، “لزوم فهم جایگاه هنرهای ارائه شونده به جامعه” و “تکنیک های گوناگون آنها در زندگی روزمره” را از مهمترین مواردی میدانند که هر هنرمندی باید به آنها توجه داشته باشد.
او که به ارتباط تنگاتنگ رفتار خلاقۀ هنرمند، با شناخت و تجربۀ زیستۀ شخصی، مطالعه و درنگ فردی بر خود و جامعه ، تعاریف زیبایی شناسی برآمده از این درنگها و در نهایت طراحی و خلق و ارائه محصول بر اساس تفکرات شکل گرفتۀ هر فرد قائل است، انتهای مسیر گالریگردیها و مشاهدۀ آثار دیگر هنرمندان را نه کپیبرداری، که گرته برداری و قرار دادن آنها در فهم شخصی از روابطِ شکل گرفتۀ تاریخیِ جامعه میداند. او باور دارد رفتار و تعاریف جدید از صنایع دستی با پایبندی کامل به تعاریف قاب بندی شدۀ کلیشه ای میسّر نیست.
به دنبال تجربههای نو
فرزاد فرجی که در کلام و رفتار، هنرمندی آرام است، در تفکر، طراحی و اجرا همواره همچون دریایی موّاج، به کسب تجربههایی نو میاندیشد؛ او بارها مجموعۀ خود را با طراحی و خلق آثاری که چالش برانگیزند و حتی گاهی جامعه، موضع گیری منفی نسبت به آنها داشته، تولید میکند اما در نهایتاین نگاه جامعه است که تغییر کرده و او با اعتقاد به خواستۀ همیشگی جامعه به تغییر در سبک زندگی، به وظیفهاش عمل میکند. وظیفهای که برای خود و هر هنرمند متعهّد دیگری قائل است و معتقد است باید در فضای تخصصی خود، به تعریف مفاهیم و خلق آثاری متناظر اهتمام ورزند که از جنس و محیط پیرامونی این جامعه باشد. مفاهیمی که با مطالعه بر روی جامعه و کسب دانش نسبت به دارایی های اجتماعی، فرهنگی و طبیعی این مرز و بوم حاصل میگردند.
فرزاد فرجی با تکیه بر این مفاهیم و دنبال نمودن تولید برپایۀ فرهنگ بومی، میکوشد تا با انجام مطالعات بین المللی، به گسترش فرهنگ بصری و هنری ایران یاری رساند.
کوششی که از پس سالها فعّالیتهای هنری، اینک در یکایک آثار او به زیبایی نمایان است.