محسن توحیدی
محسن توحیدی متولد سال 1362 و فرزند آخر خانواده است. از کودکی امکان تجربۀ هنر را در اختیار داشت و همین بهانهای شد تا با هنر آشنا شود. درست مثل سفالگری، محسن توحیدی هم نمیتواند با اطمینان بگوید که از کجا بود که فهمید به هنر علاقهمند است...
هرگز نمیتوان تاریخچهی معینی برای سفالگری و کار با خاک، تعیین کرد. میل انسان به خلق چیزی از میان گل، قدمتی همچون تاریخ دارد. دلیلش نسبتا واضح و مشخص است. خاک با آدمی غریبه نیست. خلقت ما از خاک شروع شده و در خاک هم به پایان میرسد.
محسن توحیدی متولد سال 1362 و فرزند آخر خانواده است. از کودکی امکان تجربۀ هنر را در اختیار داشت و همین بهانهای شد تا با هنر آشنا شود. درست مثل سفالگری، محسن توحیدی هم نمیتواند با اطمینان بگوید که از کجا بود که فهمید به هنر علاقهمند است. شاید یکی از دلایلش هم زیستن در پایتخت هنر و معماری ایران زمین یعنی اصفهان زیبا با آن سازههای خاکی و کاشیهای به رنگ آرامشش بود.
در مقطع دبیرستان مثل خیلی از هم سن و سالانش، تلاشهایش برای رفتن به هنرستان هنرهای زیبا به بنبست خورد. همان وقت با خودش عهد کرد بالاخره روزی در دانشگاه، هنر بخواند. سال 81 به عهد خودش وفا کرد و در رشته صنایع دستی گرایش سفالِ دانشکدۀ کاشان قبول شد.
طبیعتا برای کسی که تشنۀ دانستن باشد، دانشگاه کافی نیست. برای محسن هم همینطور بود اما در آن زمان هنر سفالگری چندان جدی گرفته نمیشد. اگر هم کسانی بودند که این هنر را میشناخت، همۀ فنون سفالگری را آموزش نمیدادند و تنها بخشی از آن را برای هنرجو بازگو میکردند. انگار فوت کوزهگری را نگویند.
همین باعث شد محسن توحیدی به فراتر از مرزها فکر کند. در صفحات اینترنت دنبال آموزشها گشت و کمکم بهترین اساتید محسن همان فیلمهایی بود که در اینترنت و یوتویوب بارگذاری میشد. کسانی که شاید حتی کیلومترها دور تر از وطنش میزیستند، اما کمک همانها بود که باعث شد بتواند پلههای رشد و ترقی را طی کند.
پس از فارغ التحصیلی در سال 1385 در کارگاه کوچکی در زیرزمین خانۀ پدری شروع به کار کرد. قدم اول ساخت کوره بود که با حمایتهای پدر و همان ویدئوهای اساتید دور از وطن ممکن شد. قدم دوم اما شناخت بیشتر مسیر هنر بود.
قدم دوم
سال 86 بود که در نهمین بینال سفال و سرامیک شرکت کرد. سال88 ورکشاپهایی توسط انجمن سفال و سرامیک برگزار میشد را دنبال کرد. آموزشهایی مختلف از تکنیکهای مختلف که حقیقتا نقش بسزایی در رشد و پرورش این هنر ایفا کردند. فاصلۀ زمانیِ برگزاریِ این بینالها طولانی بود و باعث میشد آنطور که باید، این پروسه راه خود را پیش نگیرد. بودجۀ ناکافی البته هنوز همان است با این حال با همان تلاشهای کوچک و بزرگ انجمن سفال و سرامیک رشد مهمی در شناخته شدن این حرفه ایفا کرده است.
در یکی از همین برنامههای آموزشی بود که محسن فهمید بیش از همه شیفتۀ تکنیک احیا و زرین فام است که توسط استاد اژدری برگزار میشد. مدام در برنامههای متنوع شرکت میکرد و بنابرین تجربههای زیادی کسب کرد.
فوت کوزهگری
از قدیم برای بیان نکته کلیدی که فقط با تجربه به دست میآید از ضربالمثل “فوت کوزهگری” استفاده میکنند. شاید به این دلیل که تجربه در این هنر نقش بسیار پررنگی ایفا میکند. محسن فهمید که به هر میزانی هم که آموزش ببیند باز هم تا تجربه کسب نکند نمیتواند به آن جایگاهی که در نظر دارد برسد. پس شروع به تجربه اندوزی کرد.
کسب تجربه کار آسانی نیست. همه میدانیم ارزش تجربه، به سالهای گذشتۀ عمریست که برای به دست آوردن هنری خرج کردهایم. محسن هم شب بیداریهای زیادی را تحمل میکرد. اما معتقد بود که ارزشش را دارد و داشت.
مشکلاتی مثل گران شدن ابزار و امکانات، با فشاری که بر هنرمند وارد میکند، باعث پایین آمدن سطح کار میشود اما چیزی که همچنان پابرجاست تا هنر ایران زمین را به نقطه ی اوج خود برساند، همان ذوق هنرجو است که تا عمر باشد روح تشنۀ هنرمند را سیراب نخواهد کرد.