محسن کاوه
محسن کاوه نوجوان بود که به پیشنهاد یکی از اقوام، در چند کلاس آموزشی فرهنگسرای خاوران، از محضر استادان ناصر دوست، فنّی پور و بمانیان بهره برد و گرچه مدت زمان کوتاهی به فراگیری تکنیکهای اجرا مشغول بود، چشمۀ علاقه به هنر چوب در او جوشش گرفت؛ چشمه ای که هنوز رود زلال هنرش از آن جاری است...
هزاران سال پیش از این، در دیار سیستان، در شهری که امروز “شهر سوخته”اش مینامیم، بانویی ایرانی، گیسوان وحشیاش را با شانهای از معرقِ چوب رام میکرده است. این را نه تصوّر و خیال ما، که یافتهها و برجای ماندههای تاریخ بر جهانیان نشان دادهاست.
هنر “معرق چوب” را اما در هزاره و سدههای پیشین بیشتر میتوان هنری هندی قلمداد کرد. هنری که بیش از صد سال پیش از این و با هدایای پادشاهان هند به این دیار بازگشت.
چشمه هنر
در کوران جنگ و در سال 61، خانواده کاوه صاحب فرزندی شد به نام محسن.
محسن کاوه نوجوان بود که به پیشنهاد یکی از اقوام، در چند کلاس آموزشی فرهنگسرای خاوران، از محضر استادان ناصر دوست، فنّی پور و بمانیان بهره برد و گرچه مدت زمان کوتاهی به فراگیری تکنیکهای اجرا مشغول بود، چشمۀ علاقه به هنر چوب در او جوشش گرفت؛ چشمه ای که هنوز رود زلال هنرش از آن جاری است.
دبیرستان را که به پایان برد، آینده را به علاقهاش گره زد و عزمش را برای محک زدن خودش در هنر معرق جزم کرد. کارگاه کوچکی در خانه برای خودش با ساده ترین ابزار برپا کرد و نخستین سالهای جوانیاش را در نمایشگاهها، گالریها، جشنوارههای گوناگون هنر چوب و به خصوص در کارگاهش سپری کرد.
دورۀ سوم نمایشگاه نگارههای چوبی، نخستین جرقۀ بزرگ در ذهنش برای یافتن الگوهای مورد علاقهاش را افروخت، الگوهای یافته را بی خستگی مشق کرد و ظرافت طراحی و اجرا را به آن مرتبه رساند که در سالهای 1381 و 1385 خود از برگزیدگان نمایشگاه نگارههای چوبی شد؛ همچنین برگزیده شدن در نمایشگاههای متعدد از جمله قرآن، رضوی و دیگر جشنوارهها باورش را به هنر دست و فکرش دوچندان کرد.
استاد و شاگردی
محسن کاوه، از سال 1389 آموزش معرق به جوانان مشتاق را نیز آغاز کرد و تا به امروز، ضمن آموزش به هنرجویان نوجوان، استعدادهای نو در هنر چوب را در دانشگاههای کشور نیز پرورش میدهد.
او که خود را وام دار هنر هنرمندان بزرگ و صاحبنام این حرفه همچون استادان اینانلو، عباباف، مهرپرور و دوستانی میداند، بر خلاف پیشکسوتان خود که با استفاده از آنالیز و بازطراحی، تلاش خود را برای ساده سازی و ایجاد قابلیت بیشتر اجرایی به کار میگرفتند، با ابداع تکنیک نوین ظریف نگاری و با استفاده از ساختار سه لایه و تکنیکی جدید در برش قطعات کوچک چوب، توانست خلق آثار معرق با بهره از تصاویر مناظر، پرتره و مینیاتورهای پر ظرافت را میسر نمایند.
این تکنیک که بیش از پیش مانع راه و بی راه شدن چوبهای تلفیقی در آثار میشود، با انسجام بیشتر و کاستن از فواصل بینابینی، امکان چیدمان رنگی خیره کنندهای را نیز فراهم آورده است.
کاوه با استفاده از اندوختۀ فرهنگی ایران همچون نگارههای کهن و ابیات ادب پارسی، ضمن کاربردی کردن بیش از پیش هنر معرق، به متفاوت شدن آثار هنرمندان این رشته، با طرحهای معمول پیشین کمک شایانی کرد.
زیبایی چوب
محسن کاوه خود را دوستدار طرحها، رنگها و بافت متفاوت چوبهای گوناگون میداند و معتقد است بیش از هرچیز این ذات چوب بوده که او را در این حوزه نگه داشته است.
آثار هنرمندانی همچون محسن کاوه، به جهت هنر طراحی و اجرای متعالی خود، همواره دارای قدر و منزلتی والاست. با این خودش باور دارد، در برههای از روزگار که سرعت، جهان را به تصرف خود درآورده است، هنری که تا این حد به صبوری و آرامش در اجرا نیازمند است، نیازمند حمایت بیشتری از طرف مسئولان و مردم و برپایی نمایشگاهها و جشنوارههای متعدد و گوناگون است.
محسن کاوه اگرچه متواضعانه خود را هنرمندی خودساخته نمینامد، لکن این نکته در زندگی هنریاش مشهود است که به سیاق هنرمندان قدیم، نه از درون نظام استاد-شاگردی، که از طوفان علاقه، کنجکاوی و جسارت، نشان درجه یک هنری دریافت کند و تا به امروز مهر کمین و کمان که نشان تجاریاش است را در پای آثار زنده و گیرایش حک کند.
بی شک در برابر هر یک از آثار این هنرمند گرامی، میتوان ساعتها غرق در زیبایی و ظرافت شد، زیبایی روحافزا و اصیلی که اگر اندکی صبور باشیم، در این عصر بی قراری و شتاب، آرامش و لذّتی دوچندان نصیبمان میگرداند.