میلاد رجبعلی

میلادرجبعلی ، با توجه به سلیقۀ مخاطبانش سعی می‌کند قاعدۀ ساده‌نگاری را رعایت کند و باخلاقیتی که به کار می‌برد، سعی می‌کند که طرح مشخصی نداشته باشد ودر لحظۀ خلق، اجازه دهد تا ذهنش و روحی که برای چوب قائل است، تصمیم بگیرند که کدام شکل را بپذیرند...

به قلم:مهدیه نامداری

آشنایی با چوب

سال 73 در تهران به دنیا آمد، خانواده‌اش اهل هنر نبودند، خودش هم چیزی از هنر نمی‌دانست تا زمانی که در کلاس حرفه و فن مدرسه برای اولین بار، اره مویی به دست گرفت و شروع کرد به بریدن و شکل دادن به تن نازک چوب‌های کارگاه مدرسه.

هرقدر در این راه پیش رفت و چوب‌های بیشتری را شکل داد، متوجه شد چیزی در وجودش با چوب و اسرار و رموزش آشناست.

حالا دیگر پایش به یک کارگاه کوچک محلی باز شده بود و آموختن کار با چوب را پی گرفته بود.

الحق و الانصاف که خانواده‌اش هم در این راه هر آنچه در توان داشتند را برایش فراهم کردند و از هیچ حمایتی فروگذار نکردند و تمام وسایل و اسباب کار را برایش فراهم کردند.

 

ورود به دنیای اعجاب انگیز معرق

حدود سه سال از فعالیتش در حوزۀ چوب می‌گذشت که با استاد کاوه آشنا شد؛ انگار درهای دنیای چوب به رویش باز شده باشد، حس می‌کرد تا کنون تا این حد به ظرائف و دقایق چوب پی نبرده بود.

از استاد کاوه هنر معرق “ظریف نگار” را می‌آموزد و پیشرفت چشمگیری هم در اینکار پیدا می‌کند که آن را مرهون آموزش استاد کاوه است.

 

معرق دامن مرا گرفت و رها نکرد

در دوره دبیرستان با وجود اینکه مشغول تحصیل در رشته ریاضی بود اما همچنان به کار با چوب ادامه می‌داد و این نفس کشیدن در دنیای معرق و کار با چوب، هر چه بیشتر ادامه پیدا می‌کرد، او را بیشتر وابسته و دلبستۀ خودش می‌کرد.

کار به جایی رسید که سال 91 به جای شرکت در کنکور ریاضی، در کنکور هنر شرکت کرد و مسیر زندگی‌اش نیز به کلی تغییر کرد.

همان سال دانشگاه هنر تبریز، گرایش کار با چوب را به تازگی راه اندازی کرده بود و او جزء اولین دانشجوهای این گرایش بود.

زمان تحصیل در دانشگاه، به سبب درس خواندن و مشغله‌های این چنینی از خلق آثار تازه دست کشید و به نوعی فاصله‌ای میان میلاد و معرق افتاد.

اما در عوض دانش نظری‌اش افزایش یافت و با انواع گرایش‌ها و هنرهای مربوط به چوب یعنی منبت، خاتم کاری، دروردگری، پیکر تراشی با چوب و ساخت یک استراکچر یا دکور چوبی، آشنا شد. فرصت دیگری که در دانشگاه برایش فراهم شد، امکان شاگردی نزد استاد گیلانی بود و منبت و مشبک را از ایشان آموخت.

پس از پایان تحصیل، مجددا راه معرق را پی گرفت . می‌گوید آنقدر معرق رنگارنگ است و هزار نوع چوب مختلف در رنگ‌های متنوع, اعجازمی‌کنند که اگر باز هم برگردد و فرصت انتخاب داشته باشد، می‌داند که مجدداً معرق را برمی‌­گزیند.

 

چوب زنده است

ماده­ی کارشان از چوب است؛ می‌گوید درست است که پس از قطع حیاتش به دست او می‌رسد اما چوب خاصیتی دارد که گویی هرگز نمی‌­میرد؛ چوب ولو قطع شده رطوبت را به خود جذب می‌کند، گرم است و کافی است با چوب آشنا شوی، آن زمان است که با تو راه می‌­آید. کم‌کم به تجربه می‌­آموزی که از چه نوع چوب و برای چه کاری استفاده کنی تا نتیجه مطلوبت حاصل شود.

 

کار صنعتی

در روزگار فعلی و به دلیل شکل زندگی مردم، نیاز افراد به هنرهای کاربردی بسیار بیشتر از میلشان به خرید هنرهای تزئینیست. با پی بردن به این مسئله میلاد از همان دوران دانشگاه، شروع به کار کرد و در همان سال‌ها تعدادی کار سفارشی مثل تزیینات معرق روی کمانچه را انجام داد.

اما با توجه به شرایط موجود ترجیح داد از هنرش در صنعت استفاده کند و برای مثال مجموعه ظروف معرق کاری شده را تولید کند.

طراحی مینیمال

 

در عصر مدرن، سلیقۀ زیبایی شناسانه آدم‌ها نیز دگرگون شده است. در این دوران، اثری مورد توجه قرار می‌گیرد که ساده و مینیمال باشد و هرچیز اضافه‌ای از آن حذف شده باشد.

میلاد نیز به با توجه به سلیقۀ مخاطبانش سعی می‌کند قاعدۀ ساده‌نگاری را رعایت کند و باخلاقیتی که به کار می‌برد، سعی می‌کند که طرح مشخصی نداشته باشد ودر لحظۀ خلق، اجازه دهد تا ذهنش و روحی که برای چوب قائل است، تصمیم بگیرند که کدام شکل را بپذیرند.

 

افتخارات

در این سال‌ها در نمایشگاه‌هایی نظیر نمایشگاه قرآن و جشنواره رضوی و جشنواره آیات قرآنی یزد شرکت کرده و برای جشنواره در انتظار صبح در سال 89 موفق به کسب مقام چهارم شده است.

 

همواره تلاش

وقت انجام کارها نهایت دقت و تلاشش را به کار می‌برد تا اثرش راضی کننده و خالی از نقص باشد. اما هرقدر می‌گذرد و تجربه‌اش در کار بیشتر می‌شود ،در می‌یابد که همه چیز در حال رشد است و هیچ نقطه پایانی برای هنر نیست. معتقد است اگر روزی به صورت صد در صد از خودش راضی شود، از آن به بعد همه چیز برایش تکراری و کسل کننده خواهد بود، پس تلاشش این است که در مسیر پیشرفت قدم بردارد و هرگز از خودش راضی نشود.

حالا نیز ساکن تبریز است و یک کارگاه شخصی دارد و در این امید است که هر اثری که خلق می‌کند بهتر از آثار قبلی‌اش باشد.

 

نظرات کاربران
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “میلاد رجبعلی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *