نفیسه خلج

بدون دسته بندی

استاد نفیسه خلج، متولد بهمن‌ماه 1355 در شهر کرج، به اذعان خود، همواره از نعمت درک و همراهی خانواده و نزدیکانش در انتخاب و ادامه دادن هنر خود بهره‌مند بوده است....

هنر، مسیری است پر افت و خیز، مسیری به غایت ناشناخته و رازآلود.

در پیمودن این مسیر توسط هر هنرمند، درک و همراهی نزدیکان، موثّرترین عامل در لذت بردن هنرمند از این طی طریق و به دام یأس نیفتادن اوست.

 

کودکی و نوجوانی

استاد نفیسه خلج، متولد بهمن‌ماه 1355 در شهر کرج، به اذعان خود، همواره از نعمت درک و همراهی خانواده و نزدیکانش در انتخاب و ادامه دادن هنر خود بهره‌مند بوده است.

او در خانه‌ای رشد یافت که برخلاف عادت فکری جاری در جامعه، تحصیل فرزندان در رشته‌های هنری را نه نشانۀ ضعف تحصیلی، که بروزی برای روح کنجکاو و مملو از ذوق او می‌دانستند؛ همچنین مادرش همواره با مواد گوناگون به ساخت آثار هنری مشغول بود و از کودکی فرزندانش را به هنر علاقه‌مند کرد.

در سالهایی که بسیاری از محصّلین هنرستان‌های کشور، دانش‌آموزان ضعیف بودند، نفیسه وارد هنرستان 17 شهریور شهر کرج شد. تنها هنرستان دخترانۀ شهر که به همّت مسئولانش و همراهی بسیاری از اساتید دلسوز، توانسته بود از سطح آموزشی بالایی برخوردار شود.

نفیسه به خوبی به خاطر دارد که بسیاری از هم‌ورودی‌های او در آن هنرستان، همچون او دانش‌آموزان خوبی بودند که صرفاً به دلیل علاقه شخصی به رشته‌های هنری وارد هنرستان شده بودند.

بخت با نفیسه یار بود و تمام اساتیدشان هنرمندان بنام و بعضاً از اساتید دانشگاه‌های درجه یک کشور بودند، خانم هانی استاد چاپ و از نقاشان شناخته شده؛ خانم دانشمند استاد گرافیک دانشگاه تهران؛ خانم خرسندی از اساتید مشهور کشور در حوزۀ مبانی طراحی و نقشه کشی و دیگر اساتیدی که همه افرادی دلسوز و حرفه‌ای بودند.

در همان فضا نخستین برخوردهای او و همکلاسی‌هایش با عالم هنر شکل گرفت و آموزش‌های گوناگونی را فراگرفتند که او بسیاری از آن‌ها را حتّی در دانشگاه هم تجربه نکرد. هنرستانی که در نخستین سالهای پس از جنگ 8 ساله، با جمع کردن هنرمندانی دلسوز و متعهّد در کنار هم، تمام دانش و هنر خود را به نفیسه و دوستانش منتقل کرد و هنرآموزان که در سن خوبی برای یادگیری نیز بودند، دورانی طلایی را در دورۀ آموزش خود سپری نمودند.

 

مسیر مشخص

علاقۀ رشد یافته و بالابودن سطح آموزش‌ها باعث شد تا نفیسه، در همان سال نخست بتواند در دانشگاه هنر تهران و در رشتۀ صنایع‌دستی پذیرفته شود. او که از سال سوم هنرستان به صورت جدی در محیط کاری، به انجام امور گرافیکی مشغول بود، تمام سال‌های دانشجویی را نیز در کنار آموختن صنایع مختلف هنری، در این حوزه اشتغال داشت و توانست اندوختۀ خود از مفاهیم گرافیکی را گسترش دهد.

به تناسب سفارشات شرکت فرهنگی_تبلیغاتی که در آن همکاری می‌کرد، و همچنین آشنایی مناسبش با این حوزه، طراحی گرافیکی کاتالوگ‌ها وکتاب‌های متعددی را به سفارش میراث فرهنگی به انجام رساند.

او که به واسطه علاقه‌اش به کارهای حجمی و سه بعدی، رشتۀ صنایع‌دستی را انتخاب کرد و شرایط آموزش صنایع‌دستی در دانشگاه هنر را مناسب یافته بود به خوبی با هنرهای گوناگون آشنا شد.

نگاه تجسمی دوبعدی خوبی که بر اثر تجارب فراوان در گرافیک به دست آورده بود و تکنیک‌های اجرایی گوناگونی که در دانشگاه با آنها آشنا شده بود، باعث شد تا به لحاظ تکنیکی از توانمندی قابل توجهی در طراحی آثار حجمی برخوردار شود.

 

کارگاه سرامیک

در دانشگاه، سرامیک را به صورت تخصصی در کنار کارهای گرافیکی دنبال کرد اما سه سال بعد از فارغ التحصیلی، با شوقی که از خلق آثار سفالین و سرامیکی در خود یافته بود، بیشتر به صنایع دستی روی آورد و در همین حین با همراهی رضا تائبی که از دوران دانشجویی با او آشنایی داشت، تصمیم به برپایی کارگاه گرفت.

برپایی یک کارگاه، مسیر سخت و متفاوتی بود چون افراد بسیار کمی در حوزۀ صنایع‌دستی و به‌خصوص هنر-صنعت سرامیک، علاقۀ آنها به ایجاد فعّالیت‌های نو و خلق آثار مدرن و معاصر را پذیرفته و حتّی درک می‌کردند.

کارگاه راستین در سال 1380 تاسیس شد، در زمانه‌ای که معدود افرادی همچون نفیسه خلج و رضا تائبی که هر دو به ساخت آثار تک و خاص علاقه‌مند بودند، با علاقۀ خالص خود به طراحی، خلق و ارائۀ آثاری بدیع و البته کاربردی به عموم جامعه، مردم را برای بار دیگر با محصولات این هنر آشتی داده و موجب رونقی در این حوزه شدند که امروزه شاهد آن هستیم.

اعتقاد او به لزوم توجه به قیمت‌گذاری در اشاعۀ فرهنگ مصرف آثار سفالین و سرامیکی درجامعه، باعث شد تا خودشان آثارشان را بسازند. آثاری که اگرچه گاهی بر اساس احوالات شخصی خودشان طراحی می‌شد،تکنیک‌ها والگوهای متفاوتی داشت که در روزگاری که راهنمایان کمی نیز در این عرصه یافت می‌شد، باید به تنهایی و دوشادوش همسر خود به تکنیک‌ها و الگوهای مناسبی برای ساختشان دست می‌یافتند.

نفیسه خلج که تا پیش از ازدواج، همواره از همراهی خانوادۀ خود در پیمودن مسیر هنر برخوردار بود، پس از ازدواج نیز با همراهی همسر خود توانسته به خوبی مسیر خود در بیکران عالم هنر را پیموده و همواره در مسیر فراگیری تکنیک‌های جدید و جسارت در به‌کارگیری آنها، ضمن دوری از افتادن به دام تکرار، بر کیفیّت آثار هنری خود نیز بیفزاید.

در آثار نفیسه خلج، خودشناسی بیش از هر مفهوم دیگری رخ می‌نماید؛ همچنین در آثار او می‌توان ردپایی از نقش اعداد، به خصوص عدد 7 را به خوبی درک نمود؛ تابلوی 7*7 پرترۀ او و اثر 7 وادی شهرعشق عطّار از آن دسته‌اند.

آثاری که همواره هر بیننده‌ای را به درنگ و تلاش برای یافتن معانی پنهان آنها و لذت لحظۀ کشف معنای اثر هنری، وا‌می‌دارد.

 

علیرضا نوروزی
نظرات کاربران
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “نفیسه خلج”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *